علی شمیرانی - کمیته تعیین مصادیق محتوای مجرمانه اینترنت یا همان کمیته
فیلترینگ نامی شناخته شده در ایران است، اما روش کار این کمیته همواره مورد
سوال بوده است.
به گزارش سافتگذر به نقل از ایتنا؛ اگرچه اعضای این کمیته نمایندگان دستگاههای تعیین
شده در قانون هستند، اما افراد حقیقی که به نمایندگی از این دستگاهها در
این کمیته حضور مییابند کمتر شناخته شده هستند.
مسئله اطلاعرسانی هم
در این کمیته چندان مورد توجه نبوده و دبیر این کارگروه هر زمان که صلاح
بداند و با رسانههای مشخصی صحبت میکند.
اگرچه علت اتخاذ چنین شیوهای
روشن نیست و در نهایت این انواع و اقسام شایعات است که به جای اطلاعرسانی
از علت اصلی فیلتر یک سایت یا سرویس در جامعه مطرح میشود.
اما در دولت جدید موضوع فیسبوک و این اواخر ویچت موجب شده تا فضای موجود در این کمیته بیشتر مورد توجه رسانهها قرار گیرد.
در
مورد ویچت وزیر ارتباطات جملهای گفت که جای تامل داشت، وی گفته: ما هیچ
ارتباطی با این موضوع نداریم و تنها یک عضو از ۱۲ عضو این کمیته هستیم و
قبل از جلسه این کمیته در جریان این موضوع نبودیم.
این موضوع سه نکته را در خصوص شیوه کار کمیته فیلترینگ به ذهن مخاطب متبادر میکند.
نخست آنکه ظاهرا دستور جلسه از قبل به اعضا اعلام نمیشود و هر دستگاه مسایل خاص خود را بدون اطلاع سایرین مطرح میکند.
دوم
آنکه تصمیمات به یکباره و بدون دریافت نظرات تکمیلی از سایر دستگاهها در
جلسه تصمیمگیری نهایی عرضه میشود. به عبارت دیگر تصور این که تصمیم به
فیلتر سایت یا سرویسی که میلیونها کاربر داشته و میتواند به مثابه شمشیر
دولبه عمل کند به یکبار به بوته تصمیمگیری گذاشته میشود.
و سرانجام
نکته سوم آنکه با وجود نوع کاربری سرویسی همچون ویچت که بعد از جلسه با
مخالفت وزیر ارتباطات و رییس پلیس هم مواجه میشود چرا باید تنها در یک
جلسه موضوع مطرح و جمعبندی میشد.
آیا واقعا خروجی تمام تصمیمهای
کمیته فیلترینگ تنها باید به فیلتر ختم شود؟ آیا در این کمیته به راههای
احتمالی مدیریت مستقیم یا غیرمستقیم کاربری یک سایت یا سرویس مد نظر قرار
میگیرد؟ به اعتقاد نگارنده فیلترینگ همچون اخراج آخرین راهکار است.