به گزارش
سافتگذر ؛ رایانههای شخصی و لپتاپها تاریخ پرفراز و نشیبی را طی کردهاند تا به نقطه کنونی رسیدهاند. شرکتهای تولیدکننده سختافزار بخش مهمی از این تاریخ چند ده ساله را تشکیل میدهند. میخواهیم طی این گزارش، چند برگ از این تاریخ را با هم ورق بزنیم.
* * *
صنعت رایانههای شخصی یک بازار مبتنی بر سختافزار است و سرعت پیشرفت فناوری همگام با گسترش حجم تولید در این بازار منجر به این شد تا ریسک آن به حداقل برسد. این صنعت با کمک پارامترهای طراحی و استانداردسازی به چیزی که الآن با آن مواجه هستیم، تبدبل شد. گستره این حوزه موجب شد تا آنچه در ابتدا فعالیتی تفننی برای علاقهمندان به فناوری بود، کمکم مجهز به استانداردهایی متقن و مدون شود تا جایی که تولید انبوه قطعات رایانهها ممکن شد.
تشابه در جنبههای طراحی و تولید که صنعت رایانههای شخصی زاییده آنها است، امروز نیز زمینه پیشرفت رایانهها را فراهم میکند. تغییرات جزئی و تقلید از یک طراحی موفق از ویژگیهای تصمیمگیریهای کم ریسک هستند، در حالی که ایجاد یک تغییر اساسی در فلسفه طراحی، دربردارنده ریسک مالی است، چراکه هر تحقیق و توسعهای باید منجر به شهرت برند و افزایش فروش بشود.
با این حال، تغییرات بنیادی در فلسفه طراحی میتواند منجر به تولد یک «نماد» طراحی نیز بشود.
چه چیز یک محصول را «نمادین» میکند؟ طراحی، کاربرد، ظاهر و نوآوری میتواند شما را تا نیمه راه ببرد، ولی این محصولات در عالم واقعیت چگونه خود را از رقبا متمایز میکنند؟ چطور میشود که رقبا به شکل گستردهای از این محصولات کپیبرداری میکنند؟ و چه میشود که تاریخ، این محصولات «نمادین» را در خاطر خود ثبت میکند؟
* * *
بخش اول از سهگانه «غولهای سختافزار در تاریخ رایانه» (از اینجا بخوانید) به موضوعات رایانههای شخصی و لپتاپها، و پردازندههای مرکزی اختصاص داشت.
بخش دوم (از اینجا بخوانید) به مباحثی همچون کارتهای گرافیک، پردازندههای گرافیکی و همینطور مادربردها پرداخت.
در بخش سوم و آخر از این سهگانه، کیسها و لوازم جانبی را مورد بررسی قرار میدهیم. با هم خواهیم دید که کدام نوآوریها در طراحی و کارایی موجب محبوبیت برخی کیسها و ماوسها شد و کدام صفحهکلید بود که به استاندارد کیبوردهای مدرن تبدیل شد. با ما همراه باشید.
کیسها و لوازم جانبی
«تمجین تیجی7 » محصول «سیلوراستون» Sliverstone Temjin TJ7
طراحی ایدهآل طراحیای است در بردارنده دو فاکتور زیبایی و کارایی باشد. تا قبل از کیس «تمجین تیجی07» Temjin TJ07 «سیلوراستون» Sliverstone تعداد بسیار کمی به این دستاورد رسیده بودند. از بدنه آلومینیومی یکپارچه گرفته تا انحنای جلوی کیس، از قابلیت پشتیبانی از پورت پیاسیو (واحد تأمین برق) PSU و خنککننده، تا مادربرد قابل تعویض، همه و همه باعث شد تا «تیجی07» به سرعت در لیست علاقهمندیهای هواداران کیسهایی قرار بگیرد که از سیستمهای خنککننده بهره میبردند. سیلوراستون این روند را در «تیجی11» TJ11 هم ادامه داد اما با میزان متفاوتی از موفقیت.
«کازموس» محصول «کولر مستر» Cooler Master Cosmos
این کیس یکی دیگر از کیسهای بزرگی بود که برای علاقهمندان به دنیای رایانه ساخته شد. کازموس با هوا خنک میشد و کیفیت خوب ساخت، فوم صداگیر بدنه و لرزشگیر کشوهای هارد از جمله نقاط قوت این دستگاه محسوب میشد. لرزش نسبتاً زیاد، یکی از ویژگیهای منفی کیس تیجی07 بود. میلههای بزرگ این کیس در بالا و پایین که به منظور دستگیره و پایه طراحی شده بودند و در کشویی آن، از طراحی شستهرفته و متقارن این کیس حکایت میکرد.
«استکر استیسی101» محصول «کولر مستر» Cooler Master Stacker STC-101
«استکر استیسی101» که در سال 2004 پردهبرداری شد هم برای سرورها و هم برای بازی مناسب بود. ویژگی «قطعهقطعه بودن» modularity قابلیت بسیار خوب این کیس بود که امکان سفارشی کردن آن را فراهم میکرد. میشد از ماژولهای 4 در 3 قابل تعویض جلوی کیس برای نصب هارد درایوهای مختلف از جمله 5.25 اینچی استفاده کرد.
به گزارش
سافتگذر ؛ «استیسی101» نیز دو پورت پیاسیو، جای کافی برای مادربردهای قدرتمند، و امکان نصب فنهای «کراسفلو» CrossFlow یک فن 330 میلیمتری ساخت خود کولر مستر بود. این فن، سطح مقطعی از هوا را به روی مادربرد و دیگر قطعات میدمید.
«زیزر 2» محصول «ترمالتیک» Thermaltake Xaser II
«زیزر 2» که بر اساس کیس با شکوه «چیفتک دراگون» Chieftech Dragon ساخته شده بود، بسیاری از مردم را با کیسهای «سفارشیشده در کارخانه» آشنا کرد. با وجود اینکه برندهای همعصر و همقیمت این شرکت کیسهای مبتنی بر دراگون را صرفاً در رنگهای مختلف همچون بژ، کرمی یا مشکی تولید میکردند، ترمالتیک، کیس خود را با جنس آلومینیومی به بازار معرفی کرد. کیس ترمالتیک، کنترلرهای فن، نمایشگر دما، پنجره «پلکسی گلاس» plexiglass (در صورت تمایل خریدار)، پنج فن (که به نسبت فناوری و قیمت آن روز، زیاد بود) و دری داشت که درایوهای 5.25 اینچی را پشت خود مخفی میکرد و قفل میشد. قفل این کیس علاوه بر محافظت از بخش درایوها، داخل کیس را هم از دسترسی غیرمجاز در امان نگه میداشت، چون پیچهای قاب کناری بدنه هم پشت این این در بودند.
ترمالتیک همین طراحی را در زیزر 3، 5 و 6، «کاندالف» Kandalf و سری «آرمر» Armor به کار برد. شرکت «انرمکس» Enermax همان قطعات زاسر 3 را در تولید کیس «سیاس1018» CS-1018 به کار برد، درست مثل کیسهای «اریا 51» Area 51 شرکت «ایلینور» Alienware. هیچکدام از کارهای ترمالتیک یک حرکت انقلابی محسوب نمیشدند، اما زیزر ورود به قلمرو کیسهای گرانقیمتی مثل «پیسی70» PC-70 شرکت «لیانلی» Lian Li را امکانپذیر ساخت.
«بلکبرد 002» «اچپی» HP Blackbird 002
متأسفانه اغلب کیسهای «نمادین» فقط در قالب سیستمهای کامل عرضه میشدند. کیسهای «جی5» G5 «اپل» و «آرورا ایالایکس» Aurora ALX ساخت شرکت ایلینور حتی پس از آنکه طول عمر مفید قطعات داخلیشان تمام شد، باز توانستند بازار جانبی خوبی به عنوان صرفاً کیس، برای خود پیدا کردند. با این حال، از میان این طراحیها، هیچکدام به اندازه بلکبرد اچپی طرفدارانی نداشتند که خواهان عرضه جداگانه آنها به عنوان کیس بدون قطعات داخلی شوند.
این کیس نتیجه خریدن شرکت «وودوو پیسی» VoodooPC توسط اچپی بود و با الهام از هواپیمای اکتشافی «اسآر71» کمپانی نظامی «لاکهید» ساخته شده بود. بیشتر بدنه سیاه 002 را آلومینیوم تشکیل میداد و شیارهای عمودی و پایه بزرگ آن از طراحی بدنه هواپیمای اسآر71 الهام گرفته بود. برخلاف بسیاری از محصولات دیگر، کیس بلکبرد از طراحی «ایتیایکس» اینتل که در آن مادربرد 90 درجه میچرخید، پشتیبانی میکرد.
به گزارش
سافتگذر ؛ این کیس وقتی سپتامبر سال 2007 روانه بازار شد، با بسیاری از ویژگیهای خلاقانه همراه بود، از جمله «کشو»های محل قرارگیری هارد درایو که در پانل عقبی دستگاه چفت میشدند، پانلی که برای عبور دیتا و برق طراحی شده بود. 002 همچنین از طریق خنککنندههای که در سقف کیس تعبیه شده بود، خنک میشد و جای بزرگی برای مادربرد و شیارهایی برای عبور کابلهای اضافی داشت.
لوازم جانبی
«اینتلی ماوس» «مایکروسافت» Microsoft IntelliMouse
از «اینتلیماوس» IntelliMouse مایکروسافت به عنوان یکی از بارزترین سختافزارهای تاریخ کامپیوترهای شخصی یاد میشود. از وقتی که این محصول در سال 1996 به بازار معرفی شد، هم طراحی و هم کارایی این ماوس، سوژه الگوبرداری برای دیگر تولیدکنندگان ماوس قرار گرفت.
اینتلیماوس نه اولین ماوسی بود که از اسکرول استفاده کرد (این افتخار نصیب «ایزیاسکرول» EasyScroll شرکت «جینیس» Genius میشود که یک سال قبل معرفی شده بود) و نه اولین ماوسی که طراحی ارگونومیک را در ساخت ماوس لحاظ کرده بود، اما شاید اولین ماوسی بود که هر دوی این ویژگیها را در قالب محصولی با عمر بالا جمع کرده بود. ویژگیهای انقلابی این ماوس از قبیل مکانیابی نوری، دکمههای کناری، و حفظ طراحی متقارن که افراد چپدست هم با آن راحت بودند، باعث شد تا این ماوس در لیست محبوبترین محصولات نزد گاربران شرکتی و خانگی قرار گیرد.
«بومسلنگ» شرکت «ریزر» Razer Boomslang
اگرچه سالها اینتلیماوس برای بسیاری از ماوسها تعیینکننده استاندارد طراحی بود، اما این «بومسلنگ» Boomslang شرکت «ریزر» Razer بود که این الگوها را در جامعه گیمرها و بازار بازیهای حرفهای گسترش داد. این ماوس مسیر ماوسهای حرفهای بازی را از جریان اصلی بازار ماوسها جدا کرد. این ماوس با دکمههای بزرگ و باریکش راه خود را از ماوسهای همهکاره و محبوب مایکروسافت، لاجیتک و دیگر تولیدکنندهها جدا کرد.
بومسلنگ که در بستهبندیهای فلزی وارد بازار شد، به منظور اینکه از رقبا پیشی بگیرد با کمک نرمافزار درایور ریزر، قابلیت سفارشی شدن زیادی را در اختیار کاربران قرار داد. از جمله قابلیتهای سفارشی شدن در این محصول، تعیین سرعت تبادل اطلاعات بود. حداکثر سرعت این ماوس 200 هرتز بود که ماوس در این حال، نیازمند آداپتور «پیاس2» PS/2 بود.
به گزارش
سافتگذر ؛ مانور بالای چرخ اسکرول و دامنه وسیعی از حساسیت (از 1000 تا 2000 نقطه در اینچ بسته به مدل ماوس) که آن را مدیون فناوری پرتوی متمرکز نور و چیپ کنترلر 6 «پردازنده ورودی خروجی» IOP بود، از ویژگیهای این ماوس به حساب میآمد. این ویژگیها به کمک طراحی و پشتیبانی تیم حرفهای ریزر، فروش بالای این محصول را به دنبال داشت.
«مدل ام» محصول «آیبیام» IBM Model M
در حالی که اغلب، بیش از یک شرکت در تولید هر کدام از لوازم جانبی و سختافزارهای رایانه با هم رقابت میکردند، در مورد صفحهکلید، همه افتخارات به یک شرکت خاص برمیگشت: شرکت «آیبیام» IBM و خانواده محصولات «مدل ام» Model M. «مدل ام» که در سال 1984 ساخته شد، ما را با طراحی کنونی صفحهکلید آشنا کرد و با طراحی زمخت، بازخورد فیزیکی دکمهها و صدای سوئیچهای فنری و محکم زیر دکمهها همیشه طرفداران خود را داشت.
با وجود اینکه جریان اصلی بازار به سمت افزودن ویژگیهای بیشتر و دکمههای اضافی، و در عین حال سوئیچهای ارزانقیمتتر لاستیکی برآمده، روی آورده بود، بازار صفحهکلیدهای بازی، بار دیگر به طراحیهای مینیمالیستی و استفاده از سوئیچهای مکانیکی روی آورد که شرکت «چری» Cherry در سری صفحهکلیدهای «داکی شاین» Ducky Shine به مرحله تولید رسانده بود.
اعتبار کنونی «مدل ام» را میتوان از آنجایی فهمید که این صفحهکلید تا همین امروز در بازار به فروش میرسد. بسیاری از فروشگاهها در انبار خود هم «مدلهای جدید قدیمی» (به نوعی بازسازیشده) NOS «مدل ام» و هم مدلهای جدیدتری را دارند که شرکت «یونیکامپ» Unicomp با همان ویژگیها و پس از خرید امتیاز ساخت صفحهکلید «مدل ام» از شرکت «لکسمارک» Lexmark، میساخت.
به گزارش
سافتگذر ؛ بخش سوم و آخر از سهگانه «غولهای سختافزار در تاریخ رایانه» در اینجا به پایان میرسد. امیدواریم توانسته باشیم در این سه مقاله، اطلاعاتی کاربردی در اختیار همه کاربران و مخاطبان محترم
سافتگذر قرار داده باشیم. حتماً نظرات و پیشنهادات خود را در مورد این سهگانه با ما در میان بگذارید.