باب دورف که در زمینه آموزش راهاندازی استارتآپها فعالیت میکند٬
به همراه استیو بلنک کتاب The Startup Owner's Manual را به رشته تحریر
درآورده است. وی به راهنمایی کسانی که در حال راهاندازی استارتآپ خود در
سراسر دنیا هستند، میپردازد. در ادامه نکات مختصری را که برگرفته از
صحبتهای باب دورف است با هم میخوانیم.
به گزارش سافت گذر به نقل اززومیت؛ این روزها سیلیکون ولی تبدیل به رویایی برای بسیاری از کارآفرینان جوان
شده است. در حال حاضر یک حباب فناوری در این منطقه شکل گرفته و هیچکس بطور
دقیق نمیداند که این حباب چه زمانی میترکد. برخی از استارتآپها پس از
مدتی فعالیت دارای ارزش نجومی شدهاند. Airbnb با حدود 13 میلیارد دلار
ارزش، Uber حدود 41 میلیارد دلار، اسنپچت 10 میلیارد دلار و دراپباکس 10
میلیارد دلار برخی دیگر از استارتآپها از این دستهاند.
بسیاری از دانشجویان٬ دنیای فناوری را بسیار هیجان انگیز میدانند و با
دیدن موفقیت استارتآپها و البته شهرت و محبوبیت کار آفرینان موفق در
دنیا٬ دوست دارند به عنوان یک کارآفرین شناخته شوند. اما در این بین یک
مسئله مهم وجود دارد؛ دنیای استارتآپها سرشار از افرادی است که تنها با
دیدن موفقیت برخی از چهرههای سرشناس وارد میدان میشوند ولی هیچگاه متوجه
نمیشوند که موفقیت یک استارتآپ نیازمند پشتکار، بهبود استارتآپ و البته
صرف انرژی زیاد است.
بسیاری از بنیانگذاران استارتآپها که دوره آموزشی کسبوکارهای کوچک
را میگذرانند با اولین واکنشهای سردی که از مشتریان یا کاربران در مورد
ایدهی بزرگ خود میبینند، مأیوس شده و به سرعت و بی سر و صدا میدان رقابت
را ترک میکنند. بسیاری از کارآفرینان دوست دارند روزی شبیه مارک زاکربرگ
شوند ولی خیلی زود این اشتیاق آنها به سردی میگراید.
یک شرکت سرمایهگذاری معتبر اعلام کرده که هر سال، فقط شاهد ظهور 12
شرکت خوب و موفق در آمریکا هستیم که البته از این بین برخی از آنها در
زمینه پیشگیری و درمان بیماریها یا موارد دیگر فعالیت میکنند که به طور
مستقیم با فناوری اطلاعات ارتباطی ندارند.
از این رو بسیاری از کسانی که بدون پشتکار لازم شروع به راه اندازی یک
استارتآپ کردهاند بعد از مدتی جذب بازار کار شده و در شغلهای معمولی و
سنتی با بیمه و قوانین رایج کشور مشغول به کار میشوند، این همان جایی است
که 99 درصد مردم به آن تعلق دارند. در این شرایط فضا برای کارآفرینانی که
ایده، انگیزه و رویاهای بزرگی دارند باز میشود تا شرکت خود را بسازند.
آیا برای بیش از 90 ساعت کار در هفته آمادگی دارید؟
اگر جزو کارآفرینان مشتاق و با انگیزهای هستید که تحمل 90 ساعت کار در
هفته و البته رویارویی با شکستهای زیادی را ندارید، در این صورت پیشنهاد
میکنیم هر چه زودتر رزومه خود را بنویسید و برای جاهای مختلف ارسال کنید،
شاید یک کار عادی نصیبتان شود.
اگر خود را وقف استارتآپی کردهاید که یک ایدهی تکراری است و روح
جدیدی در آن دمیده نشده آن را رها کنید. کار جالبی انجام دهید که شرکت شما
را از سایرین متمایز کند و ارزش دائمی برای شما به ارمغان بیاورد. نکته
مهمی که وجود دارد این است که باید کسانی را که در مورد ایده شما صحبت
میکنند، بپذیرید و با آنها صحبت کنید، چیزی بسازید که میلیونها نفر شوق
استفاده از آن را داشته باشند نه هزاران نفر، محصولی که سالهای متمادی
مورد استفاده قرار گیرد٬ نه فقط چند ماه.
آیا واقعا به این همه اَپ بازی نیاز داریم؟
به نظر شما دنیای امروزی به چه تعداد اَپلیکیشن بازی نیاز دارد؟ از بین
1.3 میلیون نرمافزاری که تا ماه جولای سال 2014 در آیتونز موجود بود، بیش
از 200,000 بازی و بیش از 8000 نرمافزار برای دستور پخت غذا وجود داشت.
آیا واقعا هنوز هم هستند کسانی که با دیدن یک نرمافزار جدید دستور غذا،
بازاریابی از طریق وب و سرمایهگذاری شخصی که فقط سه یا چهار ویژگی جدید
دارند، ذوقزده شوند؟ بسیاری از نرمافزارهایی که میخواستند با اضافه کردن
برخی ویژگیها جایگزین LinkedIn شوند و در زیر مجموعهای از برخی تجارتها
فعالیت کنند، شکست سنگینی را متحمل شدند. بسیاری از استارتآپها واقعا
ویژگی که باعث تمایز آنها شود، ارائه نمیکنند.
ارزش زیاد برخی از استارتآپها پاداش رشد نجومی این استارتآپها است.
فیسبوک، گوگل و eBay نمونههای موفقی از این استارتآپها است. متاسفانه
تعداد استارتآپهایی که چنین رشد نجومی بین کاربران و البته رشد سریع در
ارزش خود را تجربه میکنند و میتوانند آن را حفظ کنند، زیاد نیست.
به خاطر دارید که Myspace به چه سرعتی وارد بازار دنیا شد و با چه سرعتی
به فراموشی سپرده شد؟ چه اتفاقی برای رشد سریع کاربران توییتر، Groupon و
Livingsocial افتاد؟ وقتی فروشندگان و خریداران به Goupon باز نگشتند، ارزش
سهام آن از 30 دلار به 8 دلار کاهش پیدا کرد. آمازون متوجه شده است که
همیشه نمیتواند به عنوان یک خردهفروش فعالیت کند از این رو چاره کار را
در گسترش فعالیت خود در زمینههای دیگری مانند خدمات وب آمازون، تولید
محتوا، پلتفرمهای انتشاراتی و البته سیستمهای جدید تحویل کالا دیده و
مشابه این اتفاق برای گوگل رخ داده است. این شرکت شاهد کاهش درآمدهای
تبلیغاتی خود از موتور جستجویش است از این رو با سرمایهگذاری در
تجارتهای مختلف از جمله یوتیوب، سیستم عامل اندروید، خودروهای بدون سرنشین
و غیره از امروز به فکر درآمدزایی در آینده است.
طبق اعلام بنیاد Kauffman که در زمینه حمایت از کارآفرینان در آمریکا
فعالیت میکند، سال 2013 هر ماه حدود 476,000 کسبوکار جدید در آمریکا
ایجاد شده است که در زمینههای مختلفی از سالنهای آرایش مو گرفته تا
استارتآپهای فناوری فعالیت میکردند. در حالی که کسبوکارهای جدید میزان
اشتغال را در اقتصاد یک کشور بالا میبرند ولی نرخ شکست این کسبوکارهای
نیز بالا است. در این میان تعداد کسب و کارهایی که بعد از گذشت چند سال
هنوز پا بر جا میمانند پایین است.
اما اگر قصد کارآفرینی دارید این پیشنهاد را از طرف ما پذیرا باشید؛ چه
بخواهید یک پیتزا فروشی راه بیاندازید یا قصد راهاندازی شرکتی به عظمت
آمازون را داشته باشید، به خاطر داشته باشید که شرکتهایی که در تجارت خود
موفق باقی میمانند، بر اساس راه حلهای مبتکرانهای بنا شدهاند و مشکلاتی
را که میلیونها انسان در سراسر دنیا با آنها درگیر هستند، شناسایی
میکنند. همین مردم (منظور ما سرمایهگذاران در تجارت شما، مشاوران و
استادان شما نیست) همان کسانی هستند که گره از کار تجارت شما با صرف پول و
وقت خود باز میکنند. به نظر میرسد اگرچه این روزها شاهد معرفی
استارتآپهای زیادی هستیم ولی تعداد استارتآپهایی که واقعا برای رشد و
بقای خود بجنگند و البته کارآفرینانی که به قول استیو جابز تلاش کنند تا در
مقابل کارآفرینان قدیم شرمنده نشوند، چندان زیاد نیستند. نظر شما چیست؟
آیا مایل به کارآفرینی و راهاندازی یک استارتآپ هستید؟