شعار اپل برای آیفون 6 این است: «تنها چیزی که تغییر کرده، همه چیز است». شعار اپل این موضوع را پررنگ‌تر می‌کند که خود اپل می‌داند این گوشی بسیار شبیه مدل سال قبل است. این موضوع بدین معناست که اپل بیشترین تلاش را صرف خواهد کرد تا نشان دهد برخلاف اینکه این گوشی ظاهری شبیه مدل سال قبل دارد، تغییرات زیادی زیر پوسته‌ی آن به وجود آمده که این محصول را به یک گوشی جذاب تبدیل می‌کند.
بدنه‌ی محکم‌تر، دوربین بهتر با روش هری پاتری برای ثبت لحظات شما و روشی کاملا جدید برای تعامل با صفحه (فناوری لمس سه‌بعدی)؛ روی کاغذ این‌ها پیشرفت‌های محسوسی هستند. اما زمانی‌که از نظر ظاهری دقیقا شبیه آیفون 6 است، مردم می‌خواهند بدانند آیا آیفون 6s آن‌قدر ارتقا یافته که ارزش پرداخت این بها را داشته باشد یا خیر. زمانی‌که ارتقاها عالی به نظر می‌رسند، آیا ارزشش را دارد که به سمت‌وسوی آیفون 6s برویم یا آیفون 6 هنوز هم خوب است؟
از نظر قیمت، در موقعیت عجیبی هستیم. سامسونگ و دیگر اندرویدی‌ها کم‌کم قیمت گوشی‌های بالارده‌شان را به نقطه‌ای رساندند که مانع از درخشش آیفون 6s در زمان معرفی‌اش بشوند. درهرحال، شاید اپل بار دیگر قربانی چرخه‌ی معرفی نامتعارف خودش شود؛ به این معنی که اپل گوشی خود را در بازاری عرضه می‌کند که گلکسی S6 به‌مراتب ارزان‌تر است . به‌هرحال، آیفون 6s یک گوشی کاملا جدید است. بدین معنا که برخی خریداران بالقوه، عاشق این آیفون می‌شوند و ترجیح می‌دهند به‌جای انتخاب یک گوشی ارزان‌تر با فناوری شش ماه قبل، در ازای قیمت بالاتر یک گوشی با آخرین فناوری موجود در بازار را تهیه کنند.
در انگلستان، باید بین ۵۰ تا ۱۰۰ پوند پیش‌پرداخت و ماهانه ۳۶ الی ۳۸ پوند در ماه (بابت مقدار کمی مکالمه و دیتا) بپردازید تا صاحب یک آیفون ۱۶ گیگابایتی شوید که قیمت آن ۵۳۹ پوند است. البته برای مدل ۶۴ و ۱۲۸ گیگابایتی باید به ترتیب ۶۱۹ و ۶۹۹ پوند پرداخت کنید. مساله‌ای که اپل با آیفون 6s و 6s پلاس با آن روبه‌روست این است که باید کاربران را قانع کند در بازاری که با گوشی‌های هوشمند واقعا عالی اشباع شده، آیفون‌های جدید ارزش خرید بالاتری دارند. زمانی‌که چیزی از نظر ظاهری بسیار مشابه است، وظیفه‌ی برند این است که نشان دهد ارتقاها واقعا ارزش پرداخت بهای بیشتر را دارند.
طراحی
در قسمت طراحی، آیفون 6s از هر نظر بسیار شبیه آیفون نسل قبل است. البته برخی تفاوت‌های کوچک مثل قاب کمی ضخیم‌تر و سنگین‌تر وجود دارند؛ اما این تفاوت‌ها بسیار کم هستند. قاب هر دو گوشی بسیار شبیه هم بوده و صرف‌نظر از لوگوی s کوچک پشت گوشی، هیچ‌کس متوجه نخواهد شد که جدیدترین گوشی اپل را دارید.
زمانی که شما از آیفون 5s، گوشی خود را ارتقا دادید، برای تغییرات بزرگی در زمینه‌ی طراحی خود را آماده کرده بودید اما برای ارتقا به آیفون 6s چنین انگیزه‌ای وجود ندارد. قاب متالیک زیبای گوشی در کنار حس سرامیکی گوشی هنگامی‌که آن را در دست می‌گیرید، تجربه‌ی جذابی است (البته اگر جنس قاب شبیه به آیفون 6 باشد، اگر آن را در جیب‌تان در کنار دسته‌کلیدتان بگذارید طی زمان خط و خش بر خواهد داشت و باید به فکر این باشید که یک قاب محافظ مناسب برای آن تهیه کنید).
یکی از چیزهایی که اپل بهبود داده این است که در بدنه‌ی آیفون 6s از آلومینیوم سری ۷۰۰۰ استفاده کرده. مشهودترین چیزی که مردم در این‌باره به یاد می‌آورند موضوع خم شدن آیفون‌های سال قبل است؛ زمانی‌که برخی کاربران شکایت کردند که گوشی جدیدشان وقتی در جیبشان بوده بدون فشار قابل‌ملاحظه‌ای، کمی خم شده است. عقیده‌ی رایج این بود که این گوشی‌ها زمانی خم می‌شوند که در جیب پشتی شلوار قرار گرفته و روی آن بنشینند. بعدا ثابت شد دیگر گوشی‌های فلزی حتی وضع بدتری از آیفون دارند.
از نظر طراحی باید گفت اگر آیفون 6 را دیده‌اید، آیفون 6s را هم دیده‌اید. کلیدهای تنظیم صدا، کلید پاور، کلید بی‌صدا کردن گوشی و بلندگو همگی در همان جای قبل هستند. کیفیت ساخت خوب است، مواد به‌کار رفته محکم بوده و جابه‌جایی و لغزش در دکمه‌ها به‌هیچ‌عنوان وجود ندارد. به‌هرحال با ترکیب قیمت بالاتر و ادامه‌ی حضور مدل سال قبل در بازار، شخصا ترجیح می‌دادم تا حداقل برخی تغییرات (ظاهری) را می‌دیدم تا گوشی جذاب‌تر به نظر می‌رسید.
صفحه نمایش
به نظر می‌رسد صفحه نمایش آیفون 6s مشابه سال قبل باشد: ما درباره‌ی یک صفحه ۴/۷ اینچی با رزولوشن 750p صحبت می‌کنیم که در محدوده‌ی رتینا بوده و تراکم پیکسلی آن با آیفون 4 تفاوت چندانی ندارد. امتیاز دادن به صفحه نمایش سخت است، مخصوصا زمانی‌که رقبا در بحث رزولوشن موفق‌تر هستند (گوشی‌هایی با یک هفتم قیمت آیفون 6s در حال حاضر صفحه نمایش 1080p دارند، گوشی ارزان‌تر سامسونگ رزولوشن ۴ برابر رزولوشن 6s دارد و سونی یک گوشی 4K رونمایی کرده است) اما عملکرد صفحه نمایش خیلی هم بد نیست. صفحه نمایش آیفون 6s واضح، روشن، نزدیک به شیشه‌ی محافظ صفحه و با دامنه‌ی رنگی گسترده است. درست است که در آیفون 6s پیکسل‌های صفحه نمایش می‌توانست بیشتر باشد، اما رزولوشن فعلی باعث می‌شود تا شارژدهی باتری طولانی‌تر باشد.
در این صفحه نمایش جای بعضی چیزها خالی است: مثلا نسبت کنتراست (تفاوت بین روشن‌ترین و تاریک‌ترین بخش صفحه نمایش) هنوز پایین است و قسمت‌های مشکی کمی خاکستری به نظر می‌رسند. سامسونگ گلکسی‌ها معمولا از تکنولوژی OLED استفاده می‌کنند که مشکی واقعی و روشنایی بسیار بالا را ارایه می‌کند و جاذبه‌ی بصری بیشتری دارد و درنتیجه پشت آیفون را به زمین خواهند زد.
شفافیت بسیار پایین است؛ ۳۲۶ پیکسل در هر اینچ حتی در مقایسه با 401ppi آیفون 6s پلاس و بیشتر مدل‌هایی که از عدد 500ppi و بیشتر استفاده می‌کنند بسیار پایین است. ازآنجایی‌که اپل‌واچ از تکنولوژی OLED استفاده کرد و صفحه نمایش آن بسیار قابل قبول به نظر می‌رسد، جای خجالت دارد که همان اتفاق برای آیفون 6s رخ نداده است.
لمس سه‌بعدی
اپل سخت کار کرده تا تکنولوژی Force Touch ساعت هوشمندش و مک‌بوک پروی جدید را درون 6s یکپارچه کند؛ اما این شرکت تصمیم گرفته تا نام جدیدی برای آن برگزیند: لمس سه‌بعدی. در زمینه‌ی تغییرات آیفون جدید، این چیزی است که باید بیشتر توجه‌تان را صرف آن کنید و من حس می‌کنم این تنها تغییری است که تجربه‌ی استفاده از آیفون را برای همیشه متحول می‌کند.
درواقع صفحه نمایش حالا یک بعد سوم دارد که اجازه می‌دهد به‌جای پیمایش در تمام صفحه، تنها به آن تلنگر بزنید. اپل این فناوری را با قابلیت چند‌لمسی، یکپارچه کرده است که از زوم دو انگشتی برای پیمایش در وب و بین تصاویر شروع می‌شود و به‌طور قابل‌توجهی نحوه‌ی استفاده‌ی ما از گوشی‌های هوشمند را تغییر می‌دهد.
باوجود اینکه کارهایی که در حال حاضر می‌توانید با لمس سه‌بعدی انجام دهید کمی محدودند، شکی نیست که این قابلیت طی سال‌های آینده تبدیل به یک لمس حرکتی (جسچر) خواهد شد؛ مخصوصا توسعه‌دهندگان اپلیکیشن می‌توانند از آن استفاده کنند. در حال حاضر تنها اپلیکیشن‌های پیش‌فرض اپل می‌توانند از این قابلیت بهره ببرند و بیشتر آن‌ها به‌نوعی قابلیت لمس سه‌بعدی را در خود دارند؛ اما در بیشتر موارد این قابلیت برای مرورگر سافاری و پیام‌ها استفاده خواهد شد.
اگر شما پیامی حاوی یک لینک دریافت کنید که از شما می‌خواهد سری به آن بزنید، می‌توانید خیلی آرام لینک را بفشارید. در این حالت، یک پنجره‌ی کوچک باز می‌شود که پیش‌نمایش آن صفحه از وب را نشان داده و اطلاعات لازم را به شما می‌دهد. اگر این برای شما کافی بود که به صفحه‌ی پیام برمی‌گردید. اما اگر نیاز به اطلاعات بیشتری درباره‌ی این لینک داشتید، صفحه را کمی محکم‌تر می‌فشارید و این باعث باز شدن آن صفحه‌ی وب در مرورگر سافاری خواهد شد و به‌این‌ترتیب می‌توانید اطلاعات کامل را کسب کنید. این اتفاق، تقریبا برای هر لینکی در گوشی شما می‌افتد و این قابلیت پس از چند روز تبدیل به یک عادت خواهد شد.
احتمالا بیشترین کاربرد لمس سه‌بعدی در ایمیل خواهد بود؛ زمانی که می‌توانید پیام‌ها را ببینید و سپس به بالا، پایین، چپ و راست پیمایش کنید تا عملی را انجام دهید؛ مثلا ایمیل را آرشیو کنید یا آن را به‌صورت خوانده نشده علامت بزنید.
مشکل اصلی من با لمس سه‌بعدی این بود که پیش‌نمایش‌ها پویا نیستند؛ زمانی که خواستم قبل از باز کردن یک اپلیکیشن کمی اطلاعات بیشتر به‌دست بیاورم تا بتوانم تصمیم بگیرم آیا می‌خواهم اپلیکیشن را باز کنم یا نه، نتوانستم به بالا پیمایش کنم. همچنین من متوجه شدم زمانی که پیش‌نمایش چیزهایی مثل تصاویر را می‌بینید، انگشتتان دقیقا وسط صفحه نمایش قرار گرفته و بخش زیادی از صفحه را می‌پوشاند و پیش‌نمایش را تحت تاثیر می‌گذارد. این قابلیت چیزی است که صنعت بازی می‌تواند از آن بیشترین بهره را ببرد. به‌هرحال من همیشه درباره‌ی صحبت کردن پیرامون پتانسیل‌ها محتاط هستم. درباره‌ی لمس سه‌بعدی باید گفت که توسعه‌دهندگان می‌توانند از این قابلیت استفاده کنند؛ اما این بدان معنا نیست که آن‌ها حتما این کار را خواهند کرد. درباره‌ی لمس سه‌بعدی باید گفت که این یک نوآوری است و یک قابلیت لوکس که نمی‌تواند به‌تنهایی شما را مجبور به خرید آیفون جدید کند.
این قابلیت در هنگام تایپ کردن باعث افزایش کنترل شما خواهد شد. اگر آیفون 6s پلاس داشته باشید با استفاده از لمس سه‌بعدی، تایپ کردن بسیار راحت‌تر و دقیق‌تر می‌شود. با نگه داشتن کیبورد روی صفحه، کیبورد محو شده و شما یک ترک‌پد خواهید داشت که می‌توانید به‌آسانی خط عمودی چشمک‌زن را جا به جا کنید.
تراشه‌ی A9
مثل همیشه، اپل قلب تپنده‌ی آیفون را ارتقا داد و آیفون 6s را با تراشه‌ای سریع‌تر معرفی کرد. A9 ارتقاهای زیادی داشته؛ مثل پردازنده‌ی جانبی M9 که گوشی را قادر می‌سازد تا حرکات بیشتری را بدون تاثیر روی عمر باتری ثبت کند.
مثل همیشه آزمایش این مورد پیش از عرضه‌ی رسمی آیفون 6s سخت است؛ چون اپلیکیشن‌هایی که بتوان از آن‌ها استفاده کرد به‌طور رسمی معرفی (آپدیت) نشده‌اند. بازی‌های نمایش داده شده در معرفی رسمی آیفون مثل Warhammer 40,000: Freeblade game نشان دادند که آیفون جدید قادر به اجرای برخی اپلیکیشن‌های نفس‌گیر بوده و می‌تواند آن‌ها را با لمس سه‌بعدی ترکیب کند تا روش‌های جدیدی در گیم‌پلی ایجاد شود.
در کل برای استفاده‌ی روزمره، تفاوت سرعت، زیاد به‌نظر نمی‌آید. پیمایش بین اپلیکیشن‌ها مثل همیشه خوب و سریع است (اگر انیمیشن‌ها را فعال کرده باشید تاخیر بسیار کمی دیده می‌شود). در استفاده‌ی روزمره اگر کمی سخت‌گیر باشیم، خواهیم دید آیفون 6s طی گذشت روزها در باز و بسته کردن اپلیکیشن‌ها کند و کندتر نخواهد شد.
با پیشرفت و بهینه‌تر شدن تراشه و پردازنده، احتمالا توقع این را دارید که مصرف باتری بهتر شود اما اپل ترجیح داده تا به‌جای افزایش عمر باتری، میزان شارژدهی بیشتر باتری حاصل از این موضوع را صرف قابلیت لمس سه‌بعدی و بهبود گرافیک کند. این بدان معناست که بازدهی باتری در عمل نسبت به آیفون 6 تغییر محسوسی ندارد. در ضمن انتظار می‌رفت که iOS از نظر باتری کمی بهتر عمل کند؛ اما شگفت‌آور است که هیچ مدرکی برای مدیریت بهتر باتری دیده نمی‌شود. در آزمون GeekBench آیفون 6s توانست امتیاز بسیار خوب ۴۴۱۰ را کسب کند که آن را بالاتر از آیفون 6s پلاس قرار می‌دهد.
iOS 9
احمقانه به نظر می‌رسد، اما یکی از چیزهای محبوب من در پلتفرم جدید، نوار اعلان‌ها (نوتیفیکیشن بار) است؛ یک منوی دراپ دان (Drop Down) ساده، بخشی حاوی اطلاعاتی درباره‌ی اتفاقات 24 ساعت آینده را نمایش می‌دهد. در این قسمت، اطلاعاتی درباره‌ی هر وسیله‌ی بی‌سیم متصل شده به آیفون‌تان، مثل اپل‌واچ یا حتی یک هدست بلوتوث، به نمایش درمی‌آید.
با پیمایش صفحه‌ی خانگی به سمت راست، اطلاعات جدید مثل افراد مورد علاقه شما و برخی اطلاعات اینترنتی نمایش داده خواهد شد. در اینجا شما می‌توانید جستجو درون گوشی یا وب را شروع کنید؛ روی اپلیکیشن‌هایی که بیش از بقیه به ذهنیت‌تان مرتبط هستند اشاره کنید یا با افرادی که آیفون‌تان فکر می‌کند باید مکالمه کنید تماس داشته باشید.
دوربین
اپلیکیشن دوربین آیفون 6s بسیار شبیه سال‌های قبل است. اما تغییرات کمی هم صورت گرفته. یکی از آن‌ها Live Photos است که یک تصویر ۱/۵ ثانیه‌ای پیش و پس از فشردن دکمه‌ی شاتر می‌گیرد و آن را تبدیل به ویدیویی کوتاه می‌کند که می‌تواند به خاطرهای برای شما تبدیل شود.
سرعتی گرفتن عکس کمتر نشده و شما می‌توانید چندین تصویر را پشت سر هم بگیرید و پردازنده‌ی A9 آن‌چه که برای ذخیره‌ی تصاویر برای ایجاد یک Live Photo لازم است را انجام خواهد داد. دیدن این تصاویر نیز ساده است؛ زمانی‌که در گالری هستید صفحه را کمی بیشتر فشار دهید تا لمس سه‌بعدی فعال شود و خاطرات ثبت‌شده زنده خواهند شد. در موقع ثبت این تصاویر اگر دوربین را بدون لرزش مقابل سوژه نگه ندارید یا از سه‌پایه استفاده نکنید، Live Photo ثبت شده کم‌کیفیت به نظر خواهد رسید. در فضاها و موقعیت‌های کم‌نور، فریم‌ریت کمی افت می‌کند و این احتمالا درگیری بیش‌از‌اندازه‌ی پردازنده است.
دوربین به خودی خود خوب است، مخصوصا با ارتقای رزولوشن تصویر به ۱۲ مگاپیکسل؛ حسگر می‌تواند بزرگ‌تر از هر وقت دیگری تصاویر را ثبت کند و به همین دلیل می‌توانید کمی بیشتر زوم کنید. به نظر نمی‌رسد به‌جز افزایش اندازه‌ی تصویر، اتفاق دیگری برای دوربین افتاده باشد. در عمل از نظر کیفیت، من تفاوت زیادی بین آیفون 6 و 6s ندیدم و تفاوت در موقع زوم کردن روی تصاویر مشاهده شد. هر دو نسل آیفون، در زمینه‌ی سطوح روشنایی و باز‌تولید رنگ‌ها کاملا مشابه‌اند.
سلفی‌های بهتر
آیفون 6s مجهز به یک دوربین سلفی ۵ مگاپیکسلی شده که به افزایش کیفیت تصاویر کمک زیادی می‌کند؛ تصاویری که تنها می‌توان با دوربین جلویی آن‌ها را ثبت کرد. دوربین جلویی تمام ویژگی‌های دوربین پشت مثل تایمر، حالت HDR و فیلترها را دارد و این بدان معناست که حتی یک فلش هم برای آن در نظر گرفته شده است.
البته خیلی هیجان‌زده نشوید، این فلش یک LED نیست، بلکه اپل راهی برای استفاده بهتر از نمایشگر پیدا کرده است. راه‌حل اپل این است: حسگر سنجش نور محیط با بررسی محیط اطراف تشخیص می‌دهد که در محل کم‌نوری قرار گرفته‌اید؛ سپس صفحه نمایش با سه برابر میزان حداکثر نور روشن می‌شود و نور لازم را برای گرفتن سلفی فراهم می‌کند. درنهایت بهبود حسگر دوربین جلویی از ۱/۲ مگاپیکسل به ۵ مگاپیکسل باعث می‌شود تا سلفی‌های خوب و قابل قبولی بگیرید.
باتری
عمر باتری در آیفون 6 خیلی بد نبود و از آن‌جایی که آیفون 6s نیز خیلی این وضعیت را تغییر نداده، وضعیت باتری آیفون جدید آن را در زمره‌ی متوسط‌های بازار گوشی هوشمند قرار می‌دهد و بدین معناست که به‌سختی به پایان روز می‌رسد. در بخش باتری شرکت‌های دیگر هم تلاش تاثیرگذاری نکرده‌اند؛ برخی تمرکزشان را روی افزایش تعداد پیکسل‌ها گذاشته‌اند و برخی دیگر به دنبال قرار دادن اپلیکیشن‌های پیش‌فرض بهتر و بیشتر برای بهبود تجربه‌ی کاربری هستند.
نکته‌ی جالب این است که حالا اپل اطلاعات بیشتری را از اتفاقاتی که پشت صحنه در زمینه‌ی باتری رخ می‌دهند ارایه داده. اپل نه‌تنها به شما می‌گوید طی ۲۴ ساعت یا هفته گذشته چه چیزهایی باتری شما را مصرف کرده‌اند، بلکه به شما می‌گوید کدام‌یک مربوط به فعالیت‌های پس‌زمینه و کدام‌یک مربوط به فعالیت‌های روزمره و عادی هستند.
این بدان معناست که اگر می‌بیند فیسبوک بیشتر باتری شما را مصرف می‌کند درحالیکه این اپلیکیشن باز نیست، می‌توانید آن را غیرفعال کنید تا مصرف باتری کاهش یابد. اگر در اسپاتیفای زیاد به موسیقی گوش می‌دهید یا در پس‌زمینه چیزهایی برای به‌روزرسانی دارید، این موارد شارژ باتری شما را می‌بلعند، بدون اینکه خیلی متوجه این موضوع باشید.
در iOS 9 این شانس را دارید تا با فعال کردن یک گزینه در قسمت تنظیمات، عمر باتری آیفون را بیشتر کنید. با فعال کردن این گزینه، ویژگی‌هایی مثل قابلیت فرمان صوتی Hey Siri غیرفعال می‌شود تا باتری کمتری مصرف شود. در عمل اگر شما این ویژگی را تمام مدت فعال بگذارید خیلی شما را اذیت نخواهد کرد، البته رنگ آیکون باتری از سبز به زرد تغییر می‌کند تا یادآور شود گوشی در وضعیت Low Power Mode است.
جمع‌بندی
تیم کوک، فناوری لمس سه‌بعدی آیفون 6s را تغییر‌دهنده‌ی بازی نامید و باید بگویم که من هم با او هم‌عقیده‌ام. دوربین سلفی بهبود چشمگیری یافته و نباید از این نکته غافل شد. ضمن اینکه مثل هر سال – جدا از نوع عکسی که می‌گیرید – شفافیت تصاویر افزایش یافته است. طراحی کلی گوشی خوب است و در دست گرفتن آن همانند آیفون 6s حس خوبی دارد. دوست داشتم عمر باتری بیشتر از این باشد؛ اما ازآنجایی‌که طرفدار فناوری لمس سه‌بعدی هستم پس باید طبیعتا از این خواسته صرف‌نظر کنم. اگر اپل یک گوشی کوچک‌تر (آیفون 6s) با عمر باتری مشابه 6s پلاس معرفی می‌کرد عالی می‌شد اما عجیب است که چنین تصمیمی نگرفته است. اگر صفحه نمایش هم بهتر می‌شد یا عمر باتری افزایش یافته بود، آیفون 6 اس چیزی بود که حتما به سمتش می‌رفتیم.