چرا باید فیلترینگ داشته باشیم؟
حجتالاسلام والمسلمين دکتر حميد شهرياري* -
اطلاعاتي كه در معرض فيلتر يا سانسور قرار ميگيرند بر دو نوع هستند. گاهي
نشر برخي اطلاعات بد است به دليل نتايج و آثار بدي كه در پي دارند. در اين
حال بحث اخلاقي از نشر اين نوع اطلاعات بستگي به نتايج و آثار نشر آنها
دارد. گاهي نشر برخي اطلاعات نه فقط به خاطر نتايج و آثار بدي كه در پي
دارد، بلكه علاوه بر آن خود آنها نيز ذاتاً بد هستند. مثالهايي چون
هرزهنگاري، سخنان نژادپرستانه، ترويج خشونت، كفرگويي، خيانت و اخلال از
اين نوع امور هستند.
نشر اين امور ذاتاً بد است چون نوعاً شنيدن يا گفتن يا ديدن اين امور
ميتواند اثراتي تخريبي براي انسان در بر داشته باشد. بد بودن اين افعال
تنها به دليل نتايج بدي كه اين امور دربردارند نيست. دو دليل عقلي براي بدي
نشر محتواهاي هرزهنگاري مذكور اقامه شده است:
1- دليل اول: اين محتواها موهن و موجب بدنامي و بيآبرويي شخص صاحب
محتوا، دريافت كننده و ارسال كننده محتوا ميشود. در رد اين استدلال
گفتهاند كه رضايت طرفين و صاحب محتوا براي ايجاد ارتباطات شرط است و در
اين شرايط شخصي كه مورد توهين و بدنامي است نميخواهد چنين چيزي را دريافت
كند يا تمايلي به ايجاد ارتباطاتي كه موجب بدنامي او شود ندارد. بنابراين
اگر ارتباطي ايجاد ميشود كه موجب انتقال اطلاعات گردد، به رضايت آنهاست و
از ديد آنها موجب توهين يا بدنامي به آنها نيست. ضمن اين كه انسانها
آزادند در باب بدنامي و بيآبرويي يا خوشنامي خود تصميم بگيرند. شايد كسي
بيآبرو شدن را براي خويش انتخاب كند. انسانها آزادند آن گونه كه
ميخواهند به زندگي ادامه دهند.
ولي بايد دانست كه اين رد استدلال مبتني بر مبناي ليبراليستي است كه در
ادامه بحث به نقد آن خواهيم پرداخت. خواهيد ديد كه اين نوع جواب معارض با
شأن و مقام انساني است.
2-دليل دوم: محتوا باعث تنزل شأن انساني يا فساد اخلاقي و گناه صاحب
محتوا، دريافت كننده و ارسال كننده است. اگر به تصاوير مستهجن از يك مرد يا
زن نگاه شود، آن شخص (كه تصوير از آن او است) از جايگاه انساني خود تنزل
خواهد يافت. حرمت او شكسته ميشود. كرامت و شأن انساني او نقض شده و همچون
حيوانات تلقي خواهد شد. حتي اگر آن تصاوير به وسيله خود او يا با رضايت خود
او انتشار يابد. چون كرامت انسان امري نيست كه در اختيار خود او باشد تا
بتواند آن را نقض كند.
همانطور كه همه ما موظف هستيم از جسم خود محافظت كنيم و ضرر زدن به جسم
نوعي بيماري روحي و نيز گناه شرعي محسوب ميشود، همه ما موظف هستيم در حفظ
كرامت خويش تلاش كنيم چون كرامت انسان مانند آبروي انسان از امور معنوي و
وديعهاي الهي نزد او است. خداوند متعال فرموده است: وَ لَقَدْ كَرَّمْنا
بَني آدَم (الاسراء-70) و به راستي ما فرزندان آدم را كرامت عطا كرديم.
روشن است كه مخدوش ساختن كرامت انسان نيز نوعي بيماري روحي و نيز گناه شرعي
محسوب ميشود. به ويژه اگر از آن شخص (تصويربرداري شده) سوء استفاده شده
باشد يا به او تعدي و تجاوز شده باشد، گناه مرتكب شونده (نشر دهنده تصاوير)
بيشتر است. مشاركت در بهرهبرداري از تصاوير چنين وقايعي مشاركت در تداوم
آن تعدي به شأن انساني است. از ديدگاه يك اخلاق كانتي (1785) نبايد با
انسانها همچون يك ابزار براي اهداف خود برخورد كرد.
ليبراليستهايي چون ميل (1859) معتقدند كه تنها اصلي كه ميتوان طبق آن
قدرت را به طور درستي بر عليه هر عضوي از جامعه متمدن و در برابر اراده او
بكار گرفت، جلوگيري از صدمه به ديگران است. خير خود شخص، خواه مادي و جسمي
خواه اخلاقي و معنوي، مجوزي كافي براي نقض اراده و آزادي افراد نيست.
همچنين رونالد دوركين كه از جمله كساني است كه ليبراليسم را برمبناي حقوق
بشر توجيه كرده است، بيان ميكند كه اصل «استقلال اخلاقي» دليلي است بر رد
چنين سانسورهايي.
طبق اين اصل انسانها «حق دارند كه از وضع نامطلوب در توزيع خيرها و
فرصتهاي اجتماعي آسيب نبينند... صرفاً بر اين مبنا كه مقامات يا
همشهريانشان فكر ميكنند اعتقادات آنها درباره راه درست راهبري زندگيشان
خطا يا ننگين است».
منظور او اين است كه اگر اين نوع آزاديها از شهروندان سلب شود، در حقيقت
توزيع خيرها و فرصتهاي اجتماعي آسيب ميبيند و دچار وضع نامطلوبي ميشويم و
به همين جهت صاحبان قدرت حق ندارند به دليل اين كه انتخاب شهروندان نادرست
است از آن ممانعت كنند. هر شهروندي آزاد است تا راه زندگي خويش را تعيين و
انتخاب كند.
اين جواب ليبراليستها يك مبناي فلسفي دارد. نزد ليبراليستها والاترين
ارزش انساني آزادي است. حدود آزادي را نيز خود آزادي تعيين ميكند. يعني حد
آزادي نقض آزادي ديگران است و هيچ حد ديگري نميتواند آزادي فردي را محدود
كند. اما از ديدگاه اسلامي اين مبناي كاملي نيست. آزادي در شرع اسلام يك
ارزش محسوب ميشود ولي آزادي علاوه بر حدي كه ذكر شد، محدود به حدود ديگري
از جمله حدود الهي است. احكام الهي آزادي فردي انسانها را محدود و مشروط
ميكند. اسلام اصول ارزشي ديگري غير از آزادي را نيز معتبر دانسته و در
كنار آزادي فردي و گاهي فراتر از آن توصيه ميكند.
مثلاً در بسياري از موارد، عفت ارزشي والاتر از آزادي است، طوري كه برخي
روابط آزادانه، خلاف عفت بوده و از نظر عقلايي و نيز از نظر اخلاق اسلامي
مذموم است. در همه جوامع بشري به كسي كه رفتارهاي خلاف عفت دارد يا از اين
راه كسب درامد ميكند، به ديده حقارت مينگرند. اين امر نشان ميدهد كه
عقلا اين نوع رفتارها را مذمت ميكنند. در اين مذمت فرقي بين جوامع ديني و
غيرديني نيست؛ افرادي كه كارهاي خلاف عفت را پيشه كرده و شغل خود
قراردادهاند، حتي در كشورها و جوامع بيدين نيز در طبقه افراد پست قرار
ميگيرند.
در ادامه يادداشت با ذكر آياتي از قرآن كريم آمده است: در اسلام نيز اين
حكم عقلايي مورد تأكيد قرار گرفته است. در روايت صحيحي از امام صادق
عليهالسلام نقل است كه امام علي عليه السلام ميفرمودند: «أفضَل
العِبادَةِ العِفاف»: والاترين عبادت عفاف و پاكدامني است.
طبق قران يكي از دلائلي كه كافران قيامت را انكار ميكنند آن است كه مايلند
راهشان باز و آزاد باشد تا هر چه ميخواهند انجام دهند. كَلّا بَل يُريدُ
الانسانُ لِيَفجُرَ اَمامَهُ يَسئَلُ اَيّانَ يَومُ القيامَة (القيامة-
6-5)، (انسان شك در معاد ندارد) بلكه او مىخواهد (آزاد باشد و بدون ترس از
دادگاه قيامت) در تمام عمر گناه كند! (از اين رو) مىپرسد: «قيامت كى
خواهد بود»!
همچنين در قران كريم بر لزوم رعايت حدود الهي (عمدتاً در مباحث حقوق
خانواده شامل احكامي از طلاق، ارث و ظهار) تأكيد فراواني شده است. كساني كه
از حدود الهي تجاوز كنند مستحق خلود در آتش جهنم شمرده ميشوند.
در بخش ديگري از اين يادداشت آمده است: آنچه گفته شد مربوط به يكي از
استثناهاي نشر آزاد اطلاعات، يعني هرزهنگاري بود. روحانيون محترم موظفند
با توضيح و تبيين مسأله فيلترينگ و ضرورت آن توجيه کافي براي پيشگيري
جوانان از هرزه نگاري و هرزه نمايي را فراهم کنند و مضرات و اثرات مخرب اين
رفتار را بر سلامت رواني و روحي آنان متذکر گردند.
نظرتان را ثبت کنید
کد خبر:
6290
گروه خبری:
اخبار فناوری
منبع خبر:
آی تی آنالیز
تاریخ خبر:
1390/07/13
تعداد مشاهده:
1238
کلید واژه ها:
بدون کلید واژه