بازار تلويزيون در سالهاي اخير شاهد عرضه و معرفي تنوع گستردهاي از محصولات با فناوريها و ويژگيهاي بسيار متفاوت بوده است. اين وضعيت باعث شده تا خريداران براي تصميمگيري درباره محصول مورد نظر خود با ترديدها و سردرگميهاي زيادي مواجه باشند...
اين مطلب يكي از مقالات بخش ويژه نشريه عصر شبكه در شماره 129 با عنوان تلویزیون ميباشد. جهت دريافت اين بخش ويژه به بخش پروندههاي ويژه سايت مراجعه نمائيد.
بازار تلويزيون در سالهاي اخير شاهد عرضه و معرفي تنوع گستردهاي از محصولات با فناوريها و ويژگيهاي بسيار متفاوت بوده است. اين وضعيت باعث شده تا خريداران براي تصميمگيري درباره محصول مورد نظر خود با ترديدها و سردرگميهاي زيادي مواجه باشند. از سوي ديگر، مدتي است كه ورود يك نام جديد به اين ترديدها دامن زده و باعث شده كه انتخاب حتي در بين تلويزيونهاي مبتني بر يك فناوري پايه يعني LCD نيز چندان ساده نباشد. همانند هر فناوري ديگري، بازار محصولات صوتي و تصويري از انبوه شايعات و اظهار نظرهاي غيرواقعي (مثبت و منفي) درباره LED پر شده است و همين موضوع باعث شد تا ما تصميم بگيريم مهمترين واقعيتهاي مربوط به فناوري مذكور را در قالب اين مقاله در اختيار شما قرار دهيم. اين واقعيتها در قالب ده نكته فني مطرح شدهاند كه در ادامه خواهيد خواند.
يك تلويزيون LED، نوع جديدي از تلويزيون محسوب نميشود
ممكن است صحبتها يا ادعاهاي اغراقآميز زيادي را در اين مورد شنيده باشيد، اما يك تلويزيون LED تنها يك مدل LCD است كه از نور پشتي LED بهره ميگيرد، نه نور فلورسنت كاتد سرد يا CCFL استاندارد. از سوي ديگر با وجود آن كه تلاشهاي تبليغاتي توليدكنندگان در يكي دو سال اخير تا حدود زيادي بازار اين محصولات را داغ كرده، اما واقعيت اين است كه تلويزيونهاي LCD با نور پشتي LED از سال 2007 به بازار راه پيدا كردهاند.برخلاف پلاسما و OLED كه فناوريهاي تابنده (Emmisive) محسوب ميشوند و در آنها هر پيكسل داراي منبع نوري جداگانه مخصوص به خود است، LCD يك فناوري انتقالدهنده (Transmissive) محسوب ميشود كه در آن هر پيكسل بايد از پشت روشن شود.
دو نوع پيكربندي نور پشتي LED وجود دارد
در ابتدا، نمايشگرهاي مبتني بر نور پشتي LED با يك آرايه كامل از LEDها در پشت LCD روشن ميشدند، درست مانند نور پشتي CCFL استاندارد. اما براي ايجاد تلويزيونهاي باريكتر، مهندسين مجبور بودند اين لايه اضافي از LEDها را حذف كرده و آنها را به كنارههاي صفحه نمايش انتقال دهند. با اين شكل ايجاد نور پشتي، LEDها در چهار طرف صفحه نمايش تعبيه شده و نور خود را با استفاده از Lightguideها به سمت داخل و مركز آن ميتاباندند. اين نوع تلويزيونها عموما تحت عنوان Edge-lit شناخته ميشوند و در حال حاضر متداولترين مدل موجود بهشمار ميآيند.
Local-dimming در هر يك از اين پيكربنديها وجود دارد
تمام LCDهاي مبتني بر LED فعلي كه يك آرايه كامل از LEDها را بهعنوان نور پشتي به خدمت ميگيرند، به فناوري خاصي تحت عنوان تاريكسازي منطقهاي يا Local-dimming مجهز هستند كه در آن بخشهايي از نور پشتي ميتوانند بهطور مستقل تاريكتر يا روشنتر شوند. اين تغييرات بر حسب اينكه نواحي مختلف تصوير تاريكتر يا روشنتر ميشوند، صورت ميگيرند.توانايي تاريك كردن بخشهايي از صفحه نمايش به كاهش مقدار نوري كه از طريق پيكسلهاي تاريك شده نشت ميكند، كمك كرده و نتيجه نهايي آن نواحي سياهي هستند كه تاريكتر و واقعيتر به نظر ميرسند. از آنجايي كه سطوح سياه در تعيين نسبت كنتراست صفحه نمايش نقش حياتي دارند، هر چه رنگ سياه ايجاد شده عميقتر باشد رنگها برجستهتر خواهند بود. همچنين، كل تصوير زندهتر به نظر ميرسد.
يكي از معايب تاريكسازي منطقهاي، تاثيري است كه تحت عنوان Blooming شناخته ميشود و در آن نواحي روشنتر به قسمتهاي تاريكتر نفوذ كرده و سطوح سياه مجاور خود را روشن ميكنند. اين تاثير Blooming تا حدود زيادي در بين مدلهاي مختلف متفاوت است. وقوع Blooming بهطور مستقيم با تعداد عناصر LED تاريكسازي منطقهاي يا مناطق قابل تاريكسازي پشت صفحه نمايش ارتباط دارد، اما بعضي از توليدكنندگان اين اطلاعات را بهدرستي منتشر نميكنند.با نور پشتي CCFL استاندارد و اكثر مدلهاي مجهز به نور پشتي Edge-lit LED، كل نور پشتي بهطور يكجا روشن يا تاريك ميشود. با اينحال، بعضي از تلويزيونهاي جديدتر اين گروه ميتوانند روش مشابهي از تاريكسازي منطقهاي را با يك پيكربندي Edge-lit پيادهسازي كنند. سامسونگ اين فناوري را تحت عنوان تاريكسازي دقيق معرفي ميكند تا به ايجاد تمايز بين آن و تاريكسازي منطقهاي واقعي كمك كرده باشد. در تلويزيونهاي LG نيز اين تكنيك را تحت عنوان LED Plus خواهيد يافت.
تلويزيونهاي Edge-lit واقعا باريك هستند، اما مشكل يكنواختي دارند
همانطور كه اشاره كرديم، مزيت اصلي يك الگوي نور پشتي Edge-lit LED، اين است كه توليدكنندگان ميتوانند تلويزيونهاي باريكتري بسازند. با اينحال، روش مذكور با اين مشكل مواجه است كه نور پشتي به اندازه يك آرايه كامل از LEDها در پشت صفحه نمايش يكنواخت نخواهد بود. در نمايشگرهاي Edge-lit، اگر يك تصوير سفيد را نمايش دهيد متوجه خواهيد شد كه حاشيههاي خارجي صفحه نمايش روشنتر هستند. همچنين وقتي كه يك تصوير كاملا سياه را نمايش ميدهد، حاشيههاي تصوير تا حدودي خاكستري ديده ميشوند.
نور پشتي LED از هر نوعي كه باشد زاويه ديد LCD را بهبود نميبخشد
برخلاف پلاسما، يكي از معايب تلويزيونهاي LCD اين است كه اگر با زاويه به صفحه نمايش آنها نگاه كنيد، تصوير آنها دچار تحريف ميشود. نور پشتي LED هيچ تاثيري بر اين وضعيت ندارد و در بعضي از موارد حتي ميتواند آن را تشديد كند.
بازدهي نور پشتي LED از نور پشتي فلورسنت استاندارد بالاتر است
هيچ ترديدي وجود ندارد كه استفاده از نور پشتي LED ميتواند مصرف برق تلويزيون را كاهش دهد و بعضي از LCDهاي مجهز به نور پشتي LED براي هر اينچ از سطح صفحه نمايش خود بالاترين بازدهي انرژي را در بين تمام مدلهاي موجود تلويزيونها ارايه ميكنند.يك مطالعه در سال 2008 نشان داده بود كه تلويزيونهاي LED بهطور متوسط 101 وات برق مصرف ميكنند، در حالي كه اين ميزان براي تلويزيونهاي LCD استاندارد معادل 111 وات است. البته اندازه صفحه نمايش و روشنايي تصوير نيز ميتوانند تاثير قابل توجهي بر ميزان مصرف برق داشته باشند.از سوي ديگر، بايد توجه داشته باشيد كه هر دو نوع تلويزيونهاي LCD مذكور بهطور قابل ملاحظهاي كممصرفتر از تلويزيونهاي پلاسما هستند.
نور پشتي LED در حال بهبود است، اما تا كجا ميتواند بهتر شود
اين يك واقعيت است كه الگوهاي نور پشتي توليدكنندگان با گذشت زمان همچنان در حال بهبود هستند، اما پيشرفتهاي واقعي بيشتر در حوزه فناوري Edge-lit خواهند بود. مهندسين تلاش ميكنند تا نور پشتي Edge-lit را بهبود بخشند تا بتواند به سطحي معادل آرايه كامل LED رسيده و حتي از آن نيز پيشي بگيرد.يكي از مشكلات نور پشتي Full-Array، اين است كه براي دستيابي به بهترين شرايط به 1/2 ميليون LED نياز دارد تا بهطور جداگانه 2,1 ميليون پيكسل را در يك تلويزيون 1080p روشن كند. اضافه كردن اين تعداد LED به هيچوجه مقرون به صرفه نخواهد بود. با اينحال، مهندسين تلاش ميكنند تعداد LEDهاي قابل تعبيه در پنلها را تا حد امكان افزايش دهند، بدون آنكه محصولات نهايي بهطور غيرقابل توجيهي گران باشند.
LED به معناي قيمت بالاتر است
بهطور طبيعي، تلويزيونهاي مجهز به نور پشتي LED گرانتر از ساير مدلهاي LCD هستند. اين موضوع باعث ميشود كه موضوع مصرف پايينتر اين تلويزيونها و در نتيجه كاهش هزينههاي برق شما چندان چشمگير بهنظر نرسد. زيرا شما از ابتدا هزينه بالاتري را براي تلويزيوني با كيفيت تصويري تقريبا يكسان پرداخت كردهايد. با گذشت زمان و كاهش قيمت اين مدلها، وضعيت كلي تغيير خواهد كرد.
مدلهاي برتر تلويزيونهاي LED كيفيت تصويري نزديك به پلاسما را ارايه ميكنند
تلويزيونهاي LCD مدتها بهخاطر ناتواني در توليد سطوح سياه عميق مورد حمله تلويزيونهاي پلاسما قرار گرفتهاند. با معرفي نور پشتي LED به همراه تاريكسازي منطقهاي، سطوح سياه روي بهترين تلويزيونهاي LED ميتواند معادل سطوح سياه روي بعضي از بهترين مدلهاي پلاسما باشد و تصوير فوقالعادهاي را ارايه كنند. از سوي ديگر، تلويزيونهاي داراي نور پشتي LED از بازدهي انرژي بسيار بهتري نسبت به تلويزيونهاي پلاسما برخوردار بوده و سبكتر نيز هستند. با اينحال تحريف تصوير در زواياي ديد باز هنوز به قوت خود باقي مانده است در حالي كه تلويزيونهاي پلاسما با چنين مشكلي مواجه نيستند.از سوي ديگر، ما با بهبود چنداني در كيفيت تصوير مدلهاي مبتني بر Edge-lit LED مواجه نيستيم. در بعضي از موارد، تلويزيونهاي LED حتي كيفيت تصويري پايينتري را نسبت به همكاران مبتني بر CCFL خود ارايه ميكنند. مثل هميشه، عملكرد اين تلويزيونها تا حدود زيادي در بين مدلهاي مختلف متغير است اما نبايد وجود نور پشتي LED را بهعنوان تصوير بهتر تلويزيون تفسير كنيد.
اگر تنظيمات تصويري صحيح نباشند، تفاوتي بين LED و ساير مدلها وجود ندارد
شما ميتوانيد بهترين HDTV جهان را با آخرين و بينقصترين فناوري داشته باشيد، اما اگر آن را بهطور صحيح راهاندازي و تنظيم نكنيد، كيفيت تصوير نهايي تلويزيون هيچ تفاوتي با ساير مدلها نخواهد داشت. بنابراين همانطور كه ميبينيد كار شما با خريد يك تلويزيون جديد به پايان نميرسد، بلكه بايد استقرار و تنظيمات تلويزيون را نيز بهطور صحيح انجام دهيد.