چندي پيش درحين گشتزني در اينترنت، در ميان سرتيترهاي اخبار دنياي پنگوئنها با کلمه HUD (سرنامHead-Up
Display) برخورد کردم. اين کلمه پيش از هر چيز يادآور فناوري جديدي بود که
در خودروهاي ب.ام.و براي نمايش اطلاعات وضعيت خودرو روي شيشه جلوي ماشين
به کار ميرود. اما برخلاف انتظار من، خبر به صحبتهاي اخير شاتلورث اشاره
داشت و تغييري که توسعهدهندگان اوبونتو قصد دارند در نسخه 12,04 اين
توزيع پياده کنند.
اگر
در گذشته هم پيگير اخبار و رويدادهاي دنياي اپنسورس و لينوکس بودهايد،
به طور حتم به خاطر داريد که يکي از دلايلي که باعث شد اوبونتو بتواند مسير
ترقي و تکامل را بپيمايد و تا مدتها بر صدر فهرست توزيعهاي لينوکس
بايستد (البته در کنار پشتيباني مالي کانونيکال)، نوآوريهاي اين توزيع
بود. نوآوريهايي که در زمينههاي مختلف؛ از بازاريابي و ارسال ديسکهاي
رايگان گرفته تا سادهسازي نرمافزارها و فرآيندهاي مختلف براي کاربران
مبتدي، در محصولات اوبونتو مشاهده ميشد. يا به احتمال شما هم اعلام مهاجرت
از سيستممديريت پنجره X به Wayland را به خاطر داريد! اين نوآوريها و
تغييرات، گاهي نظير انتقال به ميزکار يونيتي، آن چنان راديکال و ناگهاني
بودند که به اعتراض و حتي مهاجرت کاربران قديمي منجر ميشدند. کاربراني که
هنوز از شوک حاصل از تبديل محيط آشناي گنوم 2 به گنوم 3 فارغ نشده بودند،
ناگهان يونيتي را به عنوان ميزکار پيشفرض خود مشاهده کردند و با مهاجرت به
ساير توزيعها، به نوعي از اين تحول ناگهاني گريختند.
به
نظر ميرسد که HUD هم نظير يونيتي، چنان تغيير راديکال و بنياديني باشد که
نتوانيد جز عشق يا تنفر موضعي در قبال آن اتخاذ کنيد. شاتلورث در وبلاگ
خود نوشته است که به رغم رواج تبلتها و تلويزيونهاي هوشمند، هنوز هم بخش
بزرگي از کارهاي ما تنها از طريق دسکتاپ کامپيوترها انجام ميشود و به
کاربران، چه کاربران عادي و چه حرفهايها، وعده داده است که نسخه 04/12
اوبونتو رويکردي نوين را در رابط کاربري نرمافزار دسکتاپ در پيش خواهد
گرفت.
شاتلورث
اين رابط جديد را که از منطق فازي و يادگيري ماشيني براي «نگاشت مقصود شما
به رابط کاربري نرمافزار» استفاده ميکند، VUI (سرنام
Vocabulary User Interface) مينامد و آن را روندي براي رسيدن به
«فرادسکتاپ» ميداند. در اين رابط به جاي بازکردن منوها و انتخاب گزينه
موردنظر از ميان آيتمهاي آن، کاربر تنها چند حرف از نام گزينه موردنظر را
تايپ خواهد کرد. در اين حالت سيستم بهصورت خودکار به جستوجوي دستورها و
گزينهها در ميان آيتمهاي منوي برنامه جاري و منوهاي سيستمي ميپردازد و
نتايج را براساس برنامه در حال اجرا و همينطور يادگيري مواردي که کاربر
بيشتر مورد استفاده قرار ميدهد، مرتب خواهد کرد. خود شاتلورث در نوشتهاش
توضيح ميدهد که منوها در عمل دو کاربرد کاملاً مجزا دارند. نخستين کاربرد
تقسيمبندي منطقي ابزارهاي موجود در يک برنامه و فراهمآوردن ديدي کلي از
قابليتهاي نرمافزار براي کاربر تازهکار است. اما اجراي دستورها، همواره
دومين و مهمترين کاربرد منوها بوده است که HUD دقيقاً همين بخش را هدف
قرار داده است. اين همان قسمت از رابطكاربري همه سيستمعاملهاي روميزي
است که از دهه 1970 يعني زمان
اختراع GUI در پارک زيراکس تاکنون بدون تغيير باقيمانده است. به گفته
شاتلورث اين سيستم در کنار منوهاي فعلي در اختيار کاربر خواهد بود تا به
تدريج به آن عادت کند. اما با توجه به سابقه اوبونتو در موارد مشابه قبلي،
به نظر ميرسد که ظرف يک يا دو نسخه آتي بهصورت پيشفرض نصب شده و به تنها
روش تعامل با برنامهها تبديل شود. تلاشهايي نظير اين، پيشتر هم با عرضه
ريبون به همراه بسته آفيس 2010 يا پروژههاي مستقلي نظير Enso آغاز
شدهاند. اما هيچ يک مانند ريبون مقبوليت نيافتهاند و عملاً اين رابط تنها
رقيب HUD خواهد بود. البته رقيبي در دنيايي ديگر!
آنچه
موضوع را جذابتر ميکند اين است که اوبونتو قصد دارد اين سيستم را با
تشخيص گفتار و تشخيص اشاره (Gesture) ترکيب کند و به اين ترتيب طي دو سال
آينده شما بتوانيد واقعاً دستورها را به سيستم خود ديکته کنيد. همانگونه
که همواره تايپکردن از کار با ماوس سريعتر بوده است، به يقين گفتن نام
دستورات از هردوي اينها سريعتر خواهد بود. اما سؤال اين است که به رغم
مزيتهايي که اين شيوه جستوجوي دستورات به همراه دارد؛(که نمونههاي موفق
آن را در Launcher محيط KDE و حتي در منوي استارت ويندوز 7 ميبينيم)، آيا
لازم است که آن را به تمام رابط کاربري همه برنامهها بسط دهيم؟ اگر منوها
نزديک به چهل سال است بدون تغيير ماندهاند، حرکت روي
چهار چرخ، بيش از صد سال است که به استاندارد صنعت خودروسازي تبديل شده
است. آيا بايد به فکر ايجاد سيستمي جديد براي حرکت خودروها باشيم؟ آيا
سيستم HUD ميتواند براي کاربران حرفهاي که همزمان چندين و چند برنامه را
در حال اجرا دارند مفيد باشد؟ آيا همانند ترجمه متنهاي منو، پيادهسازي
اين سيستم براي ديگر زبانهاي رايج (به جز انگليسي) امکانپذير خواهد بود؟
آيا هدف واقعاً رسيدن به رابطي است شبيه آنچه در گزارش اقليت ديدهايم؟
مسلم اين که چنين تصميمي يا اوبونتو را دوباره به پله نخست توزيعهاي محبوب
باز خواهد گرداند يا آن را چند رتبه ديگر نيز پايينتر خواهد برد. تنها
راه فهميدن نتيجه، منتظر ماندن و رصد کردن واکنشهاي کاربران است.