به گزارش سافت گذر به نقل از جام جم آنلاين: درباره
لزوم استفاده از فناوري اطلاعات از زندگي روزمره گرفته تا صنعت و بازرگاني
و دانشگاه گفتنيها گفته شده و اين امر ديگر يكي از بديهيات به شمار
ميرود چرا كه امروزه بدون فناوري اطلاعات هيچيك از اين صنايع معنا پيدا
نميكنند، اما موضوعي كه قابل بحث است اين كه بلوغ فناوري اطلاعات و ترويج
تفكر شبكهاي ما انسانها را به سمت لزوم حضور در شبكههاي مختلف ترغيب
ميكند.
در
اين ميان شبكه ملي اطلاعات به عنوان پروژه عظيم ملي در اين حوزه يكي از
پرابهامترين و سوالانگيزترين پروژهها نيز به شمار ميرود. بسياري از
مردم ميخواهند بدانند در صورت راهاندازي شبكه ملي اطلاعات در كشور چه
اتفاقي براي سيستمهاي ارتباطي مبتني بر فناوري اطلاعات در كشور خواهد
افتاد.
در اين رابطه با علي حكيم جوادي، معاون وزير ارتباطات و رئيس
سازمان فناوري اطلاعات گفتوگويي داشتهايم كه در ادامه ميخوانيد. وي در
اين مصاحبه به ابهامات مربوط به شبكه ملي اطلاعات و رابطه آن با اينترنت
جهاني نيز توضيح ميدهد.
موضوعي كه براي بسياري سوال است را مطرح كنيم و آن اين كه آيا بعد از راهاندازي شبكه ملي اطلاعات اينترنت جهاني قطع ميشود يا نه؟
حقيقتاً
نميدانم چرا اين سوال در سطح جامعه ما طرح ميشود. شبكه ملي اطلاعات قرار
است دسترسي مردم را به اطلاعات مورد نياز خودشان فراهم كند. اين دسترسي از
2 جنس است؛ يكسري اطلاعات داخلي است كه در داخل توليد و نگهداري ميشود و
در داخل نيز دسترسي به آن بايد براحتي امكانپذير باشد، نوع دوم اطلاعات
خارجي است كه ممكن است در داخل كشور توليد نشود، اما مورد نياز مردم است و
از طريق اينترنت تأمين ميشود. بنابراين شبكه ملي اطلاعات شبكهاي است
داخلي كه دسترسي داخلي را با سرعت، اطمينان و امنيت بالا ممكن ميكند ولي
در صورت نياز به اينترنت هم اين امكان وجود دارد و اصلاً قرار نيست كه ما
اينترنت را قطع كنيم بلكه تقويتش خواهيم كرد و اين دو مقوله كاملاً از هم
تفكيكشده و هيچ نوع تضادي با هم ندارد. منتها به لحاظ اقتصادي اگر يك مسير
كوتاهتري با قيمت و هزينه كمتري موجود باشد منطق حكم ميكند كه از آن
استفاده كنيم.
بنابراين در معماري كه در شبكه ملي اطلاعات انجام
داديم براي آحاد مردم، هم امكان دسترسي به شبكههاي داخلي وجود دارد و هم
امكان دسترسي به اينترنت.
يكي از موضوعاتي كه منتقدان مطرح
ميكنند اين است كه شبكه ملي اطلاعات واسط مردم و اينترنت جهاني خواهد بود،
به لحاظ همين ساختار حداقل پيامد راهاندازي اين شبكه، آن خواهد بود كه
كيفيت اينترنت از وضعيت فعلي باز هم افول خواهد كرد. اين را چطور پاسخ
ميدهيد؟
خير اصلاً به اين شكل نيست. اين شبكهها كاملاً
از هم تفكيكشده و عملاً جداسازي به اين شكل خواهد بود كه اگر نياز بود
كاربر به يك شبكه داخلي ارتباط داشته باشد از يك مسير ديگري اين ارتباط با
يك شبكه داخلي برقرار شود و اگر نياز به اينترنت بود از يك مسير ديگر.
ميخواهم
اينطور عرض كنم كه موضوع بالعكس است يعني با اين كار كيفيت اينترنت را
افزايش خواهيم داد و اين مورد تأكيد جدي آقاي وزير است كه ما بتوانيم به
ارائهدهندگان سرويسها و خدمات اينترنتي كنترل داشته باشيم. آقاي وزير هم
گروهي را صرفا و تخصصا مامور رسيدگي و نظارت بر كيفيت اينترنت كردهاند.
پس اين اختلالها و تغييراتي كه به ملي شدن اينترنت ارتباط داده شد، تكذيب ميكنيد؟
صددرصد
تكذيب ميكنم اينها ارتباطي باهم ندارند. اتفاقاً يكي از الزامات ما در
طراحي شبكه ملي اطلاعات اين است كه كاربران بدون اينكه كوچكترين تغييري
را احساس كنند اين طرح اجرا شود. بنابراين ممكن است بعضي اختلالات باتوجه
به توسعه برخي از حوزهها در مخابرات و اپراتورها باشد اما در نهايت
ارتباطي با شبكه ملي ارتباطات و راهاندازي آن ندارد.
شما از اينترنت جهاني چه استفادهاي ميكنيد؟
من خيلي از اطلاعاتي كه نياز دارم، از طريق اينترنت دريافت ميكنم و ما هنوز ايميلهايمان را از طريق اينترنت انجام ميدهيم.
شما از چه ايميلي استفاده ميكنيد؟
ايميل سازماني مربوط به سازمان خودمان ITC.ir.
از جيميل و ياهو و امثال آنها استفاده نميكنيد؟
نه هرگز استفاده نكردم.
از گوگل استفاده ميكنيد؟
بله. از گوگل استفاده ميكنم.
طبق
آماري كه من جمعآوري كردم حدود 13پروژه رسمي در دانشگاهها براي تهيه
موتور جستجوي بومي تعريف و تمام شده است كه نتيجه خاصي هم نداشته. اين را
شما درست ميدانيد؟
اتفاقاً خوب است. من اين را به فال
نيك ميگيرم. يك روزي بعضي از موضوعات را ميگفتند كه ما در كشور توان آن
را نداريم و امكان انجام آن نيست، البته اين آماري كه شما ميفرماييد را من
ندارم ولي حداقل در دو سه مورد ما داريم اقدام ميكنيم و قراردادهايي را
داريم با دانشگاهها مراكز تحقيقاتي و پژوهشگران و شركتهاي فناور كه اين
كار را انجام ميدهيم، هدفش هم اين است كه ما برسيم به يك موتور جستجو با
يك كيفيت معقول. پس قطعاً بايد از تمام توان كشور استفاده كنيم و بين
دستاندركاران اين حوزه رقابت ايجاد كنيم تا بتوانيم از موتور جستجوي بومي
به عنوان يك محصول قابل استفاده در شبكه ملي اطلاعات بهره ببريم. وقتي به
اين ايدهآل برسيم به هيچوجه از موتور جستجوي ديگري در شبكه ملي اطلاعات
بهره نميبريم.
يعني استفاده از ساير موتورهاي جستجو قرار است در اين شبكه قطع شود؟
خير،
اصلا اينطور نيست. مثل خيلي جاهاي ديگر دنيا، شما كشور چين را بررسي
بفرماييد در رتبهبندي دسترسي اينترنت گوگل رتبه اول را ندارد، متاسفانه
كشور ما جزو معدود كشورهايي است كه بيشترين دسترسي از اين طريق انجام
ميشده و ميشود، بنابراين با ايجاد يك موتور جستجوي بومي ما ميخواهيم اين
معادله را تغيير دهيم، مردم قطعا سعي خواهند كرد از آن استفاده كنند.
آيا استفاده از موتور جستجوي بومي يا خارجي براي مردم انتخابي خواهد بود؟
بله. صد درصد.
يعني هيچ وقت هيچ اجباري در استفاده از آن نيست؟
به
هيچوجه در هيچ موردي ما اجبار استفاده خاص نداريم. ولي واقعيت اين است كه
ما بايد در جهت فرهنگسازي و آموزش به مردم حركت جدي كنيم. اگر مردم بدانند
كه در وراي موتورهاي جستجو چه موضوعاتي نهفته است خودشان قطعا تلاش خواهند
كرد كه از موتور جستجوي امنتر، ايمنتر و بهتر استفاده كنند. موضوعات
امنيتي و حريم خصوصي اين سرويسدهندگان براي بسياري از كشورها معضل شده است
و ما تنها كشوري نيستيم كه به اين موضوع فكر كرده است.
لزوم انجام اين پروژه از ابتدا چه بود؟
اين
يك الزام قانوني است. در ماده 46 قانون پنجم توسعه تكليف شد كه اين شبكه
به اين شكل بايد ايجاد شود و بنابراين وزارت ارتباطات در زمينه توسعه شبكه
براي ارتقاي كيفيت اين طرح را آغاز كرد. بعد از راهاندازي شبكه خواهيد ديد
با استفاده از حداكثر منابع داخلي مدل جديد در ارتباطات كشور شكل خواهد
گرفت.
آيا تاثيري فراتر از توسعه شبكه نيز براي اين طرح پيشبيني شده است؟
يكي
از محاسن شبكه ملي اطلاعات اين خواهد بود كه رونق جدي در حوزه فناوري
اطلاعات كشور ايجاد خواهد شد و بهعنوان مثال ميزبانيها قطعاً به داخل
كشور منتقل و مراكز داده از رونق خاصي برخوردار خواهد شد. از طرف ديگر
توليدكنندگان محتوا با توجه به زيرساختهاي ارتباطي و اطلاعاتي كه برايشان
مهيا خواهد شد ساماندهي و مديريت ميشوند كه حتما تعدادشان افزايش خواهد
يافت و بهگونهاي ما سهم بيشتري را در توليد محتوا در جهان خواهيم داشت.
بنابراين
ملاحظه ميفرماييد كه اين پروژه به نام يك پروژه ملي شايد يكي از
پروژههايي است كه اگر خوب به آن پرداخته شود فوايد و مزاياي بسيار زيادي
را در كشور به همراه خواهد داشت. حالا در ابعاد مختلف اقتصادي، اجتماعي و
فرهنگي ميتوان به اين مزايا پرداخت و ابعاد مختلف آن را ديد. پس شبكه ملي
اطلاعات با اين هدف در قانون برنامه پنجم ديده شده و انشاءالله در حال
عملياتي شدن است.
اين پروژه از چه زماني به صورت عملياتي شروع شد و الان در چه مقطعي است؟
خوشبختانه
يكي از پروژههايي است كه در آغاز سال اول برنامه پنجم يعني از ابتداي سال
90 هم فاز عملياتياش آغاز شد و هم فاز مطالعاتياش كه از قبل شروع شده
بود تكميلتر شد. هماكنون در كشور شبكههاي زيادي در حال شكلگيري است كه
اينها شبكههاي اختصاصي دستگاهها بوده و با شبكههايي مثل شبكه مدارس و
شبكه علمي و بسياري از شبكههايي كه روزانه با آنها مواجه هستيم تركيب
خواهد شد. با درخواستهاي زيادي كه از دستگاههاي مختلف داشته و داريم خيلي
به سرعت وارد فاز عملياتي شديم و با شكلگيري مراكز داده در استانها اين
زيرساختاهاي اطلاعاتي هم در حال شكلگيري است.
آيا انجام پروژه طبق برنامه زمانبندي است؟
بله. جزو پروژههايي است كه مطابق برنامه زمانبندي كارهايش انجام ميشود.
پروژههاي شبيه اين قبلا هم مطرح بود. آيا اين پروژه ادامه همان موارد قبلي است؟
سالهاي
قبل با اين مفهومي كه امروز هست مطرح نبوده. اين پروژه با اين مدل كه در
حال پيادهسازي است در حقيقت جداسازي شبكههاي داخلي است. اين پروژه
اختصاصي بعد از آن كه در قانون برنامه پنجم به صورت مفصل با جزييات بيشتر
مطرح شد عملياتي گرديد. در ماده 46 به تفصيل درباره آن پرداخته شده و ما
همان را سعي كرديم كه پردازش كنيم و نهايتا معماري و راهكار برآمده از آن
چيزي است كه در قانون برنامه پنجم ديده شده است.
از زيرساخت قبلي استفاده شده يا زيرساخت جديدي برايش تهيه شده است؟
يكي
از ويژگيهاي طرح اين است كه ما سعي خواهيم كرد از تمامي امكانات موجود
كشور استفاده كنيم. يعني از شركتهاي مخابراتي و حتي از شركتهاي خصوصي PAP
و تمام سرويسدهندههاي موجود استفاده خواهيم كرد و به تبع آن اگر در
آينده احساس شود كه نياز به گسترش دارد شركتهاي موجود بتوانند اين را
گسترش دهند و حتي اگر لازم باشد رقباي جديد با توجه به نياز جامعه وارد
شوند.
اين توسعه براساس كدام شاخصه انجام ميشود؟
يكي
از شاخصههاي چهاردهگانه اين است كه 60 درصد خانوارها به پهناي باند
مناسب دسترسي داشته باشند، لذا ما توسعه با استفاده از امكانات موجود و
ايجاد امكانات جديد را كاملا احساس كرده و دنبال ميكنيم.
پروژه فيبررساني به خانهها يا همان FTTX بخشي از اين پروژه بود؟
فيبررساني
به منازل هم يكي از آن پروژههاست كه امكان دسترسي را افزايش ميدهد، اما
ما منتظر پيادهسازي پروژه جديد نخواهيم بود و از همين امكانات موجود
حداكثر بهرهبرداري را ميكنيم چراكه فكر ميكنيم اينها منابع ملي هستند و
بايد مورد استفاده قرار بگيرند.
هزينه اين پروژه چقدر برآورد ميشود؟
برآورد
هزينه با توجه به اين كه اينها با امكانات موجود انجام ميشود تا اين مقطع
انجام نشده ولي در درازمدت با توجه به توسعه و گسترش آن عدد قابل توجهي
بايد صرف شود.
وقتي زيرساختها را توسعه ميدهيم در كشور نياز به
پهناي باند بيشتري داريم؛ چه در لايه زيرساخت چه در لايه دسترسي. به عنوان
مثال امروز شركت زيرساخت تا 400 گيگابيت پهناي باند در ثانيه را تأمين كرده
و با توجه به نيازي كه در استانها و شركتهاي مخابراتي احساس ميشود آن
را هر روز افزايش ميدهد.
ما هم بيشتر مدل حاكميتي را پيادهسازي
ميكنيم و براي نيازهايي كه بخشهاي حاكميتي و دولتي دارند در مراكز داده
سرمايهگذاري كردهايم، اما در آينده بخشهاي خصوصي بيشتر وارد خواهند شد و
سرويسهايشان را ارائه خواهند داد. همه اينها كه انجام شود قطعا با توجه
به ايجاد اين زيرساختها نياز به سرمايهگذاري در لايه كاربردها خواهد بود
كه نياز بشدت بالاست و برآورد اوليهاي حاكي از اين است كه ما سالانه شايد
بين 2 تا 3 هزار ميليارد تومان نياز داريم كه هزينه اين بخش شود. اما به آن
معني نيست كه دولت قرار است توسعه زيرساختي انجام دهد بلكه دولت قرار است
زيرساختهايي ايجاد كند و وقتي زيرساختها ايجاد شود سرمايهگذاران بخش
خصوصي روي اين شاهراهها قرار خواهند گرفت.
به جواب نرسيدم. ميخواهم واضحتر بدانم بودجه و هزينه اين شبكه چقدر است؟
با
توجه به اين كه اين پروژه در جهت اهداف وزارتخانه بوده از سالهاي قبل يك
برنامهاي را خود وزارت تدارك ديده و هزينه ميكند، ازجمله ديتاسنترها و
توسعه شبكه. وزارت ارتباطات هماكنون بودجهاي را در حال تهيه و آماده دارد
كه طبق برنامهريزيهاي وزارتخانه به معاونت برنامهريزي رياست جمهوري
ارائه خواهد كرد و قطعا در آنجا براي شبكه ملي اطلاعات بودجه خاصي پيشبيني
شده است. البته اين بودجه تمام بودجه شبكه ملي اطلاعات نيست بلكه اين يك
بخشي از هزينهاي است كه شبكه ملي اطلاعات نياز دارد. بخش عمده هزينه بستگي
به سرعت توسعه آن دارد و عددي كه عرض كردم سالانه 2 تا 3000 ميليارد تومان
عددي است كه در يك مقطع نيازسنجي شده و اين برآورد بايد براي كل كشور
انجام شود تا نهايتا هزينه مشخص شود.
در طرح تجاري يا حداقل طرح توجيهي اين كار هزينه آن تعيين نشده است؟
در
اين حالت نگاهمان نگاه تجاري نيست كه بشود هزينهاي براي آن در نظر داشت.
ممكن است پروژه FTTX و شبكه ملي اطلاعات را بخواهيد با هم يكي بگيريد در
حالي كه اين طور نيست، چون اصولا موضوع به شكل اپراتوري مطرح نشده و در
مورد شبكه ملي اطلاعات قطعا يك حساب اقتصادي كرديم منتها اين شبكه يك
راهحل ملي است كه ميتواند زيرساختهاي مورد نياز را براي گسترش فناوري
اطلاعات در كشور ايجاد كند و به نوعي تغيير آرايش امكانات موجود است و نه
ايجاد يك كار جديد.
اين شبكه چه وقتي راهاندازي خواهد شد؟
اين
شبكه راهاندازياش به صورت فازبندي خواهد بود، هر شبكه جديدي كه شكل
ميگيرد در واقع يكي از حلقههاي شبكه ملي اطلاعاتي شكل ميگيرد كه با
تكميل اين بسترها زيرساختي كه مورد نياز است به سرعت مهيا ميشود.
زمانبندي نداريد؟
تا
پايان امسال بخش عمدهاي از اين كار انجام خواهد گرفت ولي بخشهاي ديگر
كار برميگردد به سازمانها و نهادهاي ديگر كه بتوانند به سرعت خودشان را
آماده كنند و سامانههاي مورد نيازشان را روي اين شبكه گسترش دهند. هدف ما
اين است كه انشاءالله تا پايان برنامه پنجم به اهداف از پيش تعيين شده
شبكه ملي اطلاعات برسيم.
تاثيرات اوليه اجتماعي اين كاربردها را چه زمان ميتوان ديد؟
همين
امروز هم ميتوانيم ببينيم. بعنوان مثال فرض بفرماييد شبكه امور مالياتي
ما بيايد روي اين شبكه ملي اطلاعات قرار بگيرد، خب اين نشان ميدهد ما بحث
شفافسازي را خواهيم داشت. امروز خيلي از موضوعات كه متاثر از فناوري
اطلاعات است به دليل گستردگي در جامعه كاملا مشهود شده است.
يعني موارد جاري را جزو اين طرح حساب كرديد؟
ما
نيامديم آنها را به صورت مجزا ببينيم وقتي قرار است در پايان برنامه پنجم
30 درصد از آموزشها الكترونيك ارائه بشود آنوقت شما ملاحظه خواهيد كرد كه
اين طرح چه تاثيري دارد. براي مثال امروز وقتي بحث دوركاري را مطرح
ميكنيم قطعات تردد را بايد به حداقل برسانيم يا كمتر كنيم يا وقتي راجع به
پرداخت الكترونيكي صحبت ميكنيد در پايان برنامه بايد 80 درصد پول در گردش
در جامعه به صورت الكترونيكي باشد كه اين امر تاثير اجتماعياش كاملا مشخص
است. امروز مردم براي دريافت وجه كمتر به بانك مراجعه ميكنند و استفاده
از ابزار الكترونيك به اندازه لازم گسترده شده است. من در يك جمله عرض كنم
فناوري اطلاعات هم باعث افزايش رفاه در سطح جامعه ميشود و هم خود يكي از
دستاوردهاست و به طور كلي شكل و زندگي انساني آدم را تغيير ميدهد.
سوال
را اينطور مطرح ميكنم كه كاربردهاي عملي اين شبكه را مردم چه زماني
ميبينند؟ يعني وقتي ما از اين شبكه استفاده ميكنيم متوجه بشويم كه
اينترنت نيست و شبكه داخل كشور است. اين تفاوت را چه زماني عموم جامعه
احساس خواهند كرد؟
يك موضوعي كه خيلي جدي خواهد بود و ما
داريم حمايت ميكنيم و در اكثر استانها هم روي آن كار ميكنيم اين است كه
دستگاهها بايد خدمات الكترونيكشان را مرتب توسعه بدهند اولين بحثش هم
ايجاد درگاه است. امروز استاني نيست كه يك پورتال و يك درگاه براي معرفي
خدماتش نداشته باشد، در بعضي از استانها تعداد اين خدمات در حال افزايش
است. ما امروز در سايت Iran.ir خودمان بيشتر از 1700 خدمت را معرفي ميكنيم
خيلي از اين خدمات از طريق اين شبكه قابل دسترسي خواهد بود و از وقتي كه
فرد براي دريافت خدمات ديگر نياز نداشته باشد مراجعه حضوري كند عملا
ميتوان گفت اين كار شروع شده و روز به روز گسترش خواهد يافت.
امروز
خوشبختانه يك رقابت خيلي جدي بين دستگاهها و استانها براي تاليف خدمات
بيشتر به وجود آمده و خيلي به سرعت دارد رشد پيدا ميكند. ما اميدواريم
انشاءالله در پايان برنامه پنجم طبق برآوردمان بيش از 2000 خدمت مختلف را
در اختيار مردم قرار دهيم.
البته چيزي كه در نهادها و
سازمانها ديده ميشود اين است كه علاقهاي به زيرمجموعه شدن ندارند و
ميخواهند با بودجه مستقل براي خودشان شبكه تشكيل داده و از سايرين دور
باشند. نمونه آن شهرداري و ساير ارگانهاست.
براساس الزام قانوني شبكه آنها بايد آمادگي را داشته باشند كه وارد شبكه ملي شود و آنها بايد به اين شبكه اعتماد كنند.
غير
از يكسري بخشها كه اجبارا وارد اين شبكه ميشوند و نظارت خيلي مستقيمتري
به آنهاست، دستگاههاي عموميتر مانند آموزش و پرورش يا آموزش عالي براساس
قوانين داخلي مقاومت ميكنند. براي آنها مشوق يا اجباري داريد؟
خوشبختانه
روند تكنولوژي همه ما را به سمت شبكهايشدن پيش برده و فكر نميكنم
دستگاهي را پيدا كنيد كه بين مراكز و ادارات تابع خودش شبكه برقرار نكرده
باشد، چراكه شبكه سرعت را افزايش و هزينهها را كاهش ميدهد و از همه
مهمتر شفافسازي خواهد كرد. فكر ميكنم همه علاقهمند هستند كه به اين سمت
پيش بروند و دستگاهها علاقهمندند كه بسياري از خدماتشان را از طريق اين
شبكهها به مردم ارائه بدهند. اصلا قرار نيست كه دستگاهها زيرمجموعه جايي
باشند.
يك سوالي كه ميخواهم به عنوان كارشناس پاسخ دهيد و
نه به عنوان يك مدير دولتي اين است كه آيا موازيكاري و ضعف مديريتهاي
كلان در پروژههاي ملي اين حوزه را قبول داريد يا نه؟
خیر.
ممکن است در حوزههای دیگر این اتفاق افتاده باشد ولی در سالهای اخیر با
همگراییهایی که بین مجموعههای مختلف ایجاد شده چه شوراهای مختلف که در
این حوزه وجود داشته و چه دستگاهها و نهادهایی که در این سیستم کار
میكردند ساماندهی شدند و کارگروه مدیریت فاوا در دولت برای همین ایجاد شده
که یک سازماندهی را در پروژههای بزرگ ملی انجام دهد اما به هر حال در همه
دنیا این فناوری جدید است و عطش برای رشد بیش از اندازه در خیلی از جاهای
دنیا ممکن است باعث شود این اتفاق افتاده باشد از طرفی این فناوری فرابخشی
است و ممکن است برخی دستگاهها همکاری لازم را نکنند، اما قانون اختیارات
وزارت ارتباطات را با 13 بند کاملا مشخص کرده است که وظیفه و اختیارات
دولتی این وزارتخانه چیست.
با وجود همین قانون باز
موازیکاریهای زيادي ديده ميشود و در هر سازمانی با بودجههای رسمی و
دولتی و بودجههای خاص خودش این شبکهها ایجاد میشوند و هر اداره و نهادی
مستقلا برای خود پورتال تهیه میکند، تا جایی که پورتالسازی در کشور ما
شده است شغلی که خریداری جز دولتیها ندارد. این به نظر شما موازیکاری و
ضعف نیست؟
اینها را موازیکاری نمیدانم. هر سازمانی بسته
به نیاز خودش ممکن است تعدادی پروژه تعریف کرده و انجام دهد ما خوشحال
میشویم این صنعت فعال شود و رقابتی بین تولیدکنندگان ایجاد شود. هر
سازمانی هم که قرار باشد پروژهای را آغاز کند اگر بخش دولتی باشد که قطعا
باید از مسیر خاص خودش عبور کند و مجوزهای خاص خودش را بگیرد که در آنجا یک
نظارت و کنترلی وجود دارد بخصوص اگر پروژه پورتال باشد و اگر قرار باشد
پروژه بزرگ ملی شکل بگیرد در کمیتههایی که وجود دارد و همینطور در
کمیسیون بخش خاص خودش صحبت میشود، بنابراین اینها مدیریت میشود شاید در
گذشته این موازیکاری رخ میداد، اما امروز خوشبختانه به سمت مدیریتشدن
دارد پیش میرود.
سایتهای دولتی را کاربردی و مفید میبینید؟
بله،
قطعا. البته شاید سایتهای دولتی در ابتدای کار باشند و روز به روز
سایتها و پورتالهای خودشان را توسعه میدهند، اما یکی از پارامترهایی که
بشود تشخيص داد سایتها موفق هستند یا نه از تعداد بازدیدکنندههای این
سایتها مشخص است که در حال کنترل هستند. استانداردهایی هم برای این
سایتها در حال تدوین داریم که آماده و ابلاغ خواهد شد.
یعنی همه سایتهای دولتی طبق یک استاندارد خاصی ایجاد میشوند؟
به
هر حال وقتی صحبت از یک سایت دولتی میکنیم، قطعا باید از یک
استانداردهایی برخوردار باشد. قبلا هم تعریف شده بود و این استانداردها
برای اینکه بیشترین استفاده را به کاربر و بازدیدکننده خودش بدهد و مفید
باشد دارد تکمیل میشود. ما سعی میکنیم کمک کنیم برای استانداردسازی هر
چه بیشتر و تشویق کنیم که مردم بسیاری از مسائل خودشان را از طریق این
پورتالها حل کنند.
این آییننامه جدید کی ابلاغ میشود؟
اين
آييننامه توسط مجموعههای دانشگاهی با مجموعه ما در حال آمادهسازی است و
بزودی اعلام خواهد شد و فکر میکنم که یکی از اینها هم در حال نهاییشدن
است.
آمار اعلامشده توسط سازمان فناوری اطلاعات از کاربران
اینترنتی با آماری که مرکز آمار ارائه داده یک تناقض جدی دارد (یعنی در
حدود 30 درصد) دلیل آن چیست؟
توجه داشته باشید نحوه محاسبه
ضریب نفوذ اینترنت در دنیا متفاوت است، تعاریف مختلفی از کاربر اینترنت
میشود به عنوان مثال ممکن است در بعضی از جاهای دنیا هر فردی که 6 ساعت در
سال به اینترنت متصل شود به عنوان یک کاربر اینترنت محسوب شود و فردی که
بسیاری از کارهای خودش را از طریق اینترنت انجام میدهد نیز همینطور.
اما
فناوری در حال تغییر است به عنوان مثال امروز شما از طریق گوشی تلفن همراه
به راحتی میتوانید به اینترنت متصل شوید و به عنوان یک کاربر اینترنت
محسوب میشوید. ما یک تعریفی كه از کاربر اینترنت در گذشته داشتیم این بود
که حتما باید یک کامپیوتر شخصی داشته باشد و وارد اینترنت بشود، این آماری
هم که مرکز آمار ایران اعلام كرده مربوط میشود به سال 89 آن هم با یک
تعریف خاص.
خوشبختانه با همکاری یکی از دانشگاههای بسیار معتبر
کشور یک فرمول برای کاربران اینترنتی مشخص شده و آماری که اعلام میکنیم
براساس این فرمول خواهد بود.
پس شما تفاوت پایههای آماری را دلیل این اختلاف میدانید؟
بله،
دقیقا. با ابزارهایی که وجود دارد امکان اتصال به اینترنت برای اکثر مردم
ایجاد شده است، حال اینکه چقدر استفاده میکنیم امروز بسته به نوع زندگی
مردم دارد برای مثال وقتی پرداختهای ما به بانکها از طریق اینترنت است،
آیا ما باید این را کاربری اینترنت محاسبه کنیم یا نه؟ این باعث آن اختلاف
عددی است.
جامعه آماری در این موضوع تاثیری ندارد؟
در آمارگیری دوستان مرکز آمار مواردی که برای ما مطرح است سوال نشده بود نوع نتیجهگیری آماری آنها براساس سوالات دیگر بوده است.
يعنی استنتاجیبودن آمارها باعث این تناقض عددی است؟ مثل اینکه داشتن یک رایانه را شرط کاربر اینترنت بدانند.
بله، دقیقا این آمار با شاخصههای آنها به طور دقیق قابل دستیابی نیست.
به
نظر شما یک فارغالتحصیل یا فعال حوزه فناوری اطلاعات که توانایی کار عملی
را دارد چه مشوقی برای کارکردن در کشور و در این حوزه دارد؟
بیشترین
مشوق برای هر کسی یک بازار کار مناسب است، یعنی اگر شما بازار کار مناسب
داشته باشید و یک فضای فعالیت و چشمانداز و دورنمای مناسب در کار داشته
باشید ترجیح این است که در کشور خودتان کار کنید. بنابراین همه هدف ما این
است که بتوانیم یک رونق جدی را در حوزه فناوری اطلاعات ایجاد کنیم تا
فارغالتحصیلان این رشته بتوانند در کشور به کارشان ادامه دهند و به لحاظ
منابع علمی دانشگاههای ما هم به آن سمت میروند که منابع علمی قابل قبول و
قابل توجهی را جمعآوری کنند و آموزشهایی را در سطح تحصیلات تکمیلی در
کشور ارائه بدهند که فارغالتحصیل در هر مقطعی بتواند از آخرین دستاوردهای
علمی دنیا هم به لحاظ اشتغال و کاریابی و هم به لحاظ جذابیت ادامه تحصیل
بهره ببرد.
دلیل رتبه پایین ایران در برخی شاخصهای فناوری اطلاعات در جهان را چه میدانید؟
3
شاخص عمده این رتبهبندی را مشخص میکند. یکی دسترسی است یعنی زیرساختهای
دسترسی ارتباطی که خوشبختانه ما از این نظر وضعیت نسبتا مناسبی داریم، یک
بخش آن تولید محتوا و خدمات است که روی این زیرساختها باید قرار بگیرد و
بخش سوم که خیلی مهم است استفاده مردم از این زیرساختهاست. یعنی این سه
عامل باهم جمع میشود و این رتبهبندی را شکل میدهد.
در نهایت
اینکه ما پروژههای خوبی که در کشور انجام دادیم را به مجامع بینالمللی
که تعیین رتبه میکنند منتقل نکردیم، به عنوان مثال کاری که در بخش کارت
سوخت انجام شده در مقياسهاي جهاني بيسابقه بوده و میتواند نقش جدی و
مثبت و موثر در شاخص فناوری اطلاعات بگذارد.
پروژه بزرگ دیگر
هدفمندی یارانهها بود که تمام کشور از آن بهرهمند شدند و حتی سیستم
مالیاتی و انواع کارهای دیگر که در آینده قطعا اطلاعاتشان مشخص خواهد شد
وقتی به مجامع بینالمللی منتقل شود تغییر جدی در رتبهبندی خواهیم داشت.
با وضعیت فعلی میتوانیم به آینده این صنعت امیدوار باشیم؟
یک
موضوع را نباید فراموش کنیم و آن اینکه امروز حوزه ارتباطات و فناوری
اطلاعات با سرعت قابل توجهی در حال تغییر است و همه به نوعی از آن استفاده
میکنند که این خود یک مسابقه جدی است و به این شکل نیست که آنها ساکت
باشند و ما به آنها برسیم، در این مسابقه همه حرکت میکنند، بنابراین خیلی
از کشورهای دنیا یکی از راهبردهای اصلی خودشان را برای توسعه فناوری
اطلاعات قرار دادهاند و توجه ویژهای به این موضوع دارند و ما هم نیاز
داریم بسیار جدیتر از وضعیت فعلی به این صنعت بپردازیم.