به گزارش سافت گذر به نقل از ظهور؛ ماهنامه لوموند دیپلماتیک در مقاله ای با عنوان “دیپلماسی تلفن همراه
برای سیطره بر تهی دستان” می نویسد: پس از کودتا در کشور مالی، مدیر
مایکروسافت در آفریقا، شیخ “مدیبو دیارا”، به نخست وزیری رسید. گوگل که
برخی از کارمندانش در “بهار عرب” وسیعا فعال بودند، کنشگران حقوق بشر را
استخدام می کند و وزیر امور خارجه آمریکا، “هیلاری کلینتون” با ادغام بازار
و فناوری از برنامه های بشردوستانه پشتیبانی می کند؛ بدین ترتیب دوران
دیپلماسی دیجیتالی از راه می رسد.
این گزارش می افزاید: آشکار است که آمریکایی ها سنت دور و درازی در بهره
گیری از فناوری ارتباطات برای انتقال “صدای آمریکا” دارند؛ “صدای آمریکا”
نام رادیویی است که در همه جهان پخش می شود و در طی جنگ جهانی دوم برای
حمایت از منافع آمریکایی ها راه اندازی شده است. با این حال در چند سال
گذشته ابزار قدرت هوشمند (smart power) در برنامه های راهبردی آمریکا یک
محور شده؛ گونه ای از سافت پاورِ (قدرت نرم) که هدفش به کارگیری ابزارهای تاثیر گذارِ غیر خشن چون فرهنگ و ایدئولوژی،
به دست “جوزف نای” ساخته شده است. بهره گیری از این “قدرت هوشمند” در سال
٢٠٠۴ به وسیله “سوزان نوسل”، سرپرست سازمان دیدبان حقوق بشر، به نظریه ای
تبدیل شده است که بنا به آن، منطبق بر هر شرایطی فهرستی از ابزار دیپلماسی،
اقتصادی، نظامی، سیاسی، قانونی و یا فرهنگی را می توان ارائه داد. هدف
همچنین کمک کردن به موسسات آمریکایی سطوح بالای فناوری در چارچوب همکاری
های به روز شده حکومت با بازار و سازمانهای غیر دولتی است. با این نظریه،
دیپلماسی آمریکایی راه بر یک الگوی اقتصادی می گشاید که بخش بازار و بخش
خدمات غیر انتفاعی را به هم پیوند می دهد.
شبکه ارتباطات رایانه ای و تلفنهای همراه ابزار ویژه این برنامه اند.
“کاموسیون” (Commotion)، با بودجه ای ٢ میلیون دلاری، پروژه نمونه این
رویکرد است. این برنامه شبکه ای از تلفن همراه مستقل است که بر مبنای اصول
اینترنتی کار می کند و در یک چمدان جای می گیرد. این ابزار به فعالان
[سیاسی] امکان می دهد که از سانسور شبکه بگذرند. به یاد می آوریم که در
دوران “حسنی مبارک” در ژانویه ٢٠١١ درست پیش از سقوط حسنی مبارک اینترنت
قطع شده بود. در سرآغاز این پروژه، یک فعال هوادار نرم افزار آزاد و آزادی
اینترنتی، آقای “ساشا میانرات” بوده است که می خواهد با وای-فای (Wi-Fi)
رایانه های دستی و تلفنهای همراه را به هم مرتبط کند تا بتواند یک
زیرساختار بی سیم را با توانایی بالای انتقال داده ها بسازد و با آن ابزار
امنیتی امکان این را فراهم آورد که کاربران ناشناس بمانند. چنین بود که به
گونه ای متناقض، همان زمان که ویکی لیکس (WikiLeaks) در کار دستبرد زدن به
مدارک وزارت امور خارجه آمریکا بود، هوش دیپلماتیک به معضل فعالیتهای هک
کنندگان (Hacktivistes) می پرداخت.
افغانستان اولین گستره آزمایش این فناوری دیپلماتیک بوده است. در سال
٢٠٠٩، ١۵ میلیون از مردمان این کشور ٣٠ میلیونی مشترک تلفن همراه بوده اند.
۶۵ درصد این مشترکین به هم پیامک می فرستند و بیش از ۵٠ درصد آنها از تلفن
همراه خود برای گوش دادن به رادیو استفاده می کنند. با این داده ها، ارتش
آمریکا متوجه این شد که طالبان در مناطقی که کمتر زیر پوشش تلفنهای دستی
اند فعالترند و با پی بردن به این رابطه، ارتش آمریکا ١١٣ میلیون دلار برای
گسترش ارتباطات غیر نظامی، به همراه برنامه ای راهبردی که تبلیغات و توسعه
اقتصادی را در بر داشت، سرمایه گذاری کرد. از دیگر سو، پلیس افغانستان
برای مبارزه با فساد مالی دستمزد کارمندان خود را نه با پول نقد که به
واسطه تلفن های همراه م. پیزا (M-PAISA) می پردازد.
دست اندرکاران گوناگون بر تنوع به کارگیری فناوری سیاسی می افزایند. از
میان آنها می توان از برنامه “جاده های ابریشم رایانه ای” نام برد که به
دست گروه Internet Bar Organization راه اندازی شده است. می دانیم که ٨۵
درصد مردم افغانستان از راه کشاورزی روزگار می گذرانند؛ پس از سالها جنگ،
درگیری های فراوانی بر سر مالکیت زمینها به وجود آمده است. به دنبال این
درگیری ها، بهره گیری از برنامه های راهیاب (GPS)، تصویر و پیامکها برای
فرستادن اطلاعات به گونه ای امن در یک بایگانی داده ها به کار گرفته شده
است. چنین است که یک دفتر اسناد رسمی مجازی شکل گرفته است و یک همراهی
حقوقی در پیوند با حقوق عرفی هم در دسترس است تا این اختلافها را پایان
بخشد.
قدرت هوشمند (smart power) همچنین در نظارت بر انتخابات به کار گرفته می
شود، به کمک تلفنهای همراه که نسبت به یک رایانه در شرایط نظارت بیشتر در
دسترس قرار دارند، کارهای غیرقانونی با سرعت ارسال پیامکها روی نقشه مشخص
می شوند.
از شهر “سیلیکون ولی” (Silicon Valley) خانم کلینتون برای تمامی
کارفرمایان حوزه فناوری پیام زیر را فرستاده است: «ضروری است که از افرادی
که در پشت ساز و کار این دستگاهها قرار دارند، یعنی از مخترعین و خودِ
کارفرمایان، پشتیبانی کنیم. ما می دانیم که بسیاری صاحبان صنایع آماده اند
که بخشی از تخصص کارکنانشان را وقف حل مشکلات موجود جهان کنند ولی اغلب نمی
دانند چگونه آن را به انجام برسانند. چگونه کار را آغاز کنند؟ چه نگاهی می
تواند بیشترین تاثیر را داشته باشد؟» این سخنان، که در حمایت از همکاری
صنعت فراورده های همراه در آفریقا گفته شده است، بخشی از فراخوانی است برای
همکاری میان دیپلماتها، صاحبان صنایع و انجمنهای غیر انتفاعی.
آفریقا؛ بازاری پررونق
آیا این فراخوانی به خیرخواهان است؟ فقط این نیست. پس از آسیا، آفریقا
دومین بازاری است که بیشترین توسعه این صنعت را داشته است. در نوشته “گزارش
نهایی سال ٢٠١١، بررسی صنعت فراورده های همراه آفریقا” که از سوی بنیاد
جهانی دست اندرکاران صنعت فراورده های همراه (GSMA) منتشر شده است می بینیم
که در پایان سال ٢٠١١، ۶۴٩ میلیون اتصال به شبکه ضبط شده است و حدود ٧٣۵
میلیون مشترک تا پایان سال ٢٠١٢ پیش بینی شده است.
گوگل، که در آفریقای جنوبی و در کنیا مستقر شده است و در پیوند با
بنیاد گرامین و شرکت MTN قرار دارد، ساختار گسترش کاربردی – به نام AppLab
را راه اندازی کرده است که در آن خدمات گوناگون صنعت همراه به انجام رسیده
اند: برنامه SMS Tips که به پرسشهای پزشکی و کشاورزی پاسخ می دهد
که با پیامک فرستاده شده اند، همچنین Google Trader که شرکتهای کوچک را به
خریداران به گونه ای همزمان پیوند می دهد. از طریق برنامه هایی چون
Apps۴Democracy، که کنکوری رقابتی است و در بردارنده داده های همگانی ای
است که دولت در سایت Data.gov در اختیار همگان می گذارد، دست اندر کاران
برنامه قدرت هوشمند همکاران جدیدی را جذب می کنند. بر مبنای این الگوست که
جریانی که Apps۴Africa نام گرفته است، در ژوئیه سال ٢٠١٠ به دست خانم
“ژودیت مک هال”، منشی دوم دیپلماسی و خدمات عمومی، در نایروبی به راه
افتاد.
این حرکت، موجد بیست و اندی برنامه پیشنهادی در کنیا، رواندا، اوگاندا و
تانزانیا شد. ابزار سود آوری به نام “مامابیکا” به زنان باردار حلبی
آبادهای نایروبی پیشنهاد یک برنامه پس انداز ٩ ماهه را می دهد که به حسابی
بانکی مربوط به تلفن وابسته است. این پس انداز به این زنان باردار این
امکان را خواهد داد که در مرکزی بهداشتی زایمان کنند. از دیگر همکاری ها و
برنامه های پشتیبانی شده قدرت هوشمند “فمینیست” و فناورانه خانم کلینتون می
توان از برنامه mWomen BOP Apps Challenge نام برد که هدفش به وجود آوردن
کاربردهای ویژه برای زنان کشورهای تهیدست است. الگوی آن هم برنامه
HarassMap است که موارد مربوط به دست اندازی های جنسی و خشونت های خانوادگی
در مصر را روی نقشه نشان می دهد.
شمار بسیاری از بنیادهای آمریکایی در این زمینه فعالیت می کنند. زمانی
که برخی از نقش آفرینان محلی با تاسی به خواننده مبارز آفریقایی –
آمریکایی، “جیل سکات هرون” (Gil Scott Heron) می گویند که “برای انقلاب
سرمایه گذاری نخواهد شد”، نقش این بنیادها پرسش برانگیز می شود.
“پی یر امیدیار” (M. Pierre Omidyar) بنیاد گذار “ای بی” (eBay)، شرکتی
به نام بنیاد امیدیار را با سرمایه ای ٢ میلیون یورویی در جنوب صحرای
آفریقا پایه ریزی کرده است. وی که رویکردش را در مجلۀ “هاروارد بیزنزری وی
یو” توضیح می دهد، برنامه اش را مبتنی بر محور فناوری ای می گذارد که به
شهروندان ابزاری را می دهد که دولتها را وا می دارد که آن را به حساب
آورند.
یک سازمان غیر دولتی به نام HIVOS این بنیاد را در نایروبی سرپرستی می کند.
در
سپتامبر ٢٠١٠، در همایش سازمان کلینتون گلوبال اینی سیاتیو، که در سال
٢٠٠۵ از سوی رئیس جمهور پیشین آمریکا “ویلیام کلینتون” پایه گذاری شده بود،
بنیاد امیدیار واریز مبلغ ۵۵ میلیون دلار خود را به شبکۀ Tech for
transparency آغاز کرد. نزدیک به نصف این مبلغ برای نوآوری در زمینه صنعت
ابزار همراه هزینه شد. این بنیاد همچنین از برنامه FrontlineSMS پشتیبانی
می کند که برنامه ای است از شبکه پیامکها که به ارتباطهای سازمانهای غیر
دولتی واگذار شده است و در برنامه اوشاهیدی هم شراکت دارد.
برای آقای “بیل گیتس”، بنیاد گذار مایکروسافت و برجسته ترین نقش آفرین
در زمینه فناوری انسان دوستانه در دنیا، فروختن رایانه در کشورهای تهی دست
کارایی کمی دارد، به جای آن باید قطعا تلفن همراه را به کار گرفت که با آن
می توان جان کسانی را نجات داد. چنین است که وی در برنامه mHealth
(استفاده از تلفن همراه در زمینۀ بهداشت) شرکت می کند و به برنامه های نرم
افزاری مبارزه با ویروس ایدز، مالاریا، سل و.. کمک می رساند و با این کار
طبیعتا برنامه های Windows Mobile، از برنامه های مایکروسافت، در اولویت
قرار می گیرند.
بنیاد بیل و ملینا گیتس در سال ١٩٩۴ با سرمایه ای برابر ۶۶ میلیارد دلار
آغاز به کار کرد. برای بهره گیری از نظام معافیت مالیاتی باید حداقل ۵
درصد دارایی های این بنیاد در کارهای نیکوکارانه هزینه شود. می ماند ٩۵
درصد بقیه آن که در فعالیتهایی به کار گرفته می شوند که سودآورند و گاهی هم
چندان انسان دوستانه نیستند. در سال ٢٠٠٩، این بنیاد ٣ میلیارد فراهم آورد
و ۴٠٩ میلیون دلار برای بهره گیری از ذخایر، در برنامه هایی که در جهت
بهبود سطح زندگی در کشورهای در حال توسعه بودند، خرج کرد. در زمینه بهداشت
عمومی، به جز دولت آمریکا، هیچ بنیاد سرمایه گذاری به اندازه این بنیاد
تاثیرگذار نبوده است. به لطف بخششی ٣٠ میلیارد دلاری از سوی آقای “وارن
بوفت”، سرمایه این بنیاد به بیش از دو برابر سرمایه نخست رسیده است و
بزرگترین بنیاد نیکوکاری شناخته می شود.
پیوند میان گروه گیتس و بوفت به ماتیو بیشاپ، رئیس دفتر روزنامه
اکونومیست در نیویورک، امکان داد که واژه “انسان دوستی سرمایه دارانه” را
بسازد. این واژه برای نشان دادن همگونی امور از کارهای آرمانی به کارهای
درآمدزا به کار می رود. گروه گیتس و بوفت گونه نویی از شراکت با سازمانهای
نیکوکاری و دولت را تحمیل می کنند. اینان می خواهند نشان دهند که در زمانی
که حکومتها بودجه های اجتماعی شان را کم می کنند، و کمتر در این باره ریسک
می کنند، تا جایی که سازمانهای انسان دوستانه آن را برنمی تابند، بنیاد
اقتصادی می تواند “بزرگترین قدرت خوبی در دنیا” باشد.
کارهای آرمانی و کارهای درآمدزا
به گفتۀ آقایان گیتس و بوفت ، “بخشیدن” می تواند این چنین به بزرگترین اهرم
تغییرات در دنیا تبدیل شود؛ البته بخشیدن به گونه ای راهبردی و همخوان با
الگوهای بازار. این انسان دوستان جدید باید به معنی نخست واژه، به عنوان
“سرمایه گذاران اجتماعی” شناخته شوند. اینان همان گونه نیکوکاری ای را نمی
کنند که نخستین صنعتکاران چون “آندرو کارنژ” و “جان د. راکفلر” انجام می
دادند. در فرهنگ این بازیگران، فناوری امکان این را هم فراهم می آورد که راههایی به سوی سرمایه گذاری ایجاد کرد.
چنین است که تلفن همراه از نظرگاه انساندوستی سرمایه دارانه همان است که
زمان سنج در نظرگاه تایلوریسم. این ابزار به لطف کارکردهای گوناگونش،
پیامک، دوربین عکاسی و فیلمبرداری، پیامگیر، راهیاب (GPS)، ابزار خوبی برای
گرارشگری و در نتیجه شفافیت [همه چیز] است.
با این کارکردها، کارهایی که از آنها پشتیبانی مالی شده است را می توان
با جزئیات به سرمایه گذاران نشان داد. هرکدام از آنها می توانند ببیند که
چگونه طرح اجرا شده شده است و تا کجا مفید است. با عمل انسان دوستانه فنی،
انسان دوستی عقلانی می شوند و کمک نوع دوستانه به سرمایه گذاری تبدیل می
شود. به نظر می رسد که ثروتمندان جدید شهر سیلیکون ولی، میلیاردرهای رایانه
ای، که گاهی از کارهای تجاری شان هم کناره گرفته اند، تصمیم گرفته اند که
به فتح بازار رو به رشد بیایند. تلفن همراه، که تا این اندازه کاراست و
خدماتی واقعی به مردم ارائه می دهد، برای این بازار ابزار مناسبی است.