آنتنها هنوز نیاز به بزرگ شدن دارند؛ آنتن ها باید به اندازه
ای بزرگ باشند که عملکردی خوبی را از خود نشان داده و بتوانند امواج
الکترومغناطیسی مورد نیاز برای برقراری ارتباط را ایجاد نمایند. این موضوع
یکی از محدودیتهای فیزیکی تجهیزات الکترونیکی بوده و به این معنی است که
هر دستگاهی در زمینه تکنولوژی اتصال میتواند تا مقداری خاص کوچک شود. ممکن
است در آینده نه چندان دور شاهد رفع محدودیت در کاهش اندازه باشیم.
به گزارش سافت گذر به نقل ازفارنت؛ براساس تحقیقاتی که در نشریه Physical Review Letters منتشر
شده است، پژوهشگران بر این باورند که امواج الکترومغناطیسی نه تنها از
طریق افزایش سرعت الکترونها بلکه با استفاده از فرآیندی به نام symmetry
breaking یا “شکست تقارن” نیز قابل تولید هستند.
در پدیده “شکست تقارن”، یک میدان الکتریکی معمولا متقارن وجود دارد که
خاصیت یکپارچگی خود را از دست می دهد. هنگامی که بارهای الکتریکی در حال
حرکت نبوده و در اصطلاح ساکن هستند، این تقارن حفظ خواهد شد اما پس از
اینکه از حالت سکون در آمده و به حرکت درآیند، شکست تقارن رخ داده و امواج
الکترومغناطیسی ایجاد میشوند که توانایی هدایت آنتنهای ریزی را دارند. با
داشتن این قابلیت، امکان استفاده از آنها برای طراحی نسل جدید تلفن های
همراه و همچنین به کارگیری آنها در اشیاء و دستگاههای مجهز به اینترنت
فراهم خواهد گردید.
نظریه قدیمی الکترومغناطیس (از قرن ۱۹ تاکنون) الگوی ریاضی تعریف شده
خوبی ارائه نداده و به درستی توصیف نمیکند تا مشخص شود مادهای که به
الکترونها اجازه حرکت کردن نمیدهد چطور به عنوان یک آنتن عمل مینماید.
سرپرست گروه نویسندگان این مقاله، دکتر Dhiraj Sinha چنین بیان میکند:
۶۰ سال است این مساله موجب سردرگمی دانشمندان و مهندسان شده است.
پژوهشگران با استفاده از فیلمهای نازکی از جنس پیزوالکتریک
(piezoelectric) که به ولتاژ ورودی واکنش نشان میدهد و دچار ارتعاش می
شود، موفق شدند به فرکانسهای خاصی دست پیدا کرده و آن را کشف کنند که
میتوان آنها را به عنوان آنتن مورد استفاده قرار داد. پروفسور Gehan
Amaratunga از دپارتمان مهندسی در همین رابطه اذعان داشت:
برای استفاده از این مواد به منظور انتقال انرژی، باید
تقارن را شکسته و به حرکت الکترونها شتاب داده شود. این همان قطعه گمشده
معمای نظریه الکترومغناطیس است که طی این ۶۰ سال بدون پاسخ باقی مانده است.
این یافتهها میتواند به عنوان یک نقطه آغاز تلقی شود. Amaratunga می
گوید: من نمیگویم که به یک نظریه یکپارچه و بزرگ دست یافتهایم، بلکه سخن
من این است که به مدد این نتایج خواهیم توانست درک بهتری از الکترومغناطیس و
کوانتوم داشته و دریچهی تازهای به سوی مجموعهای از فرصتها برای کشف به
روی ما گشوده خواهد شد.