این روزها جمعیت شهروندان فضای مجازی در
حال افزایش تصاعدی است، تقریبا همه ما و اطرافیانمان در شبکههای اجتماعی
عضو هستیم و فعالیت میکنیم. این شبکهها هر روز در حال گسترش هستند اما
کاربران این شبکهها هر روز بیشتر از دیروز احساس تنهایی میکنند. گویی
فضای مجازی ما را از دنیا واقعی دور کرده و به سمت خود میبرد، فضایی که بی
حس بوده است و هیچ حسی و حالی نسبت به ما و اطرافیانمان ندارد، مکانی است
که ابراز احساساتمان را با شکلکها بیان میکنیم، حرفهایمان را با گذاشتن
کامنت در زیر پستها به گوش یکدیگر میرسانیم و با لایک کردن به طرف
مقابلمان میفهمانیم که پست شما را دوست داریم. در گروههای وایبر،
واتساپ، لاین و شبکههای دیگر کلی افراد دور هم جمع شدهاند و هر وقت که
یک تجربه جدید کسب میکنیم از آن عکس میگیریم و با دوستانمان به اشتراک
میگذاریم، برای خوشحال کردنشان مطالب بامزه به هم ارسال میکنیم، دوستانی
که امکان دارد به جز چند نفر بقیه آنها را یکبار هم ندیده باشیم.
در این گروهها هر اتفاقی ناگواری ممکن
است رخ دهد که آسایش را از زندگی ما و خیلی از همنوعان ما را نیز بگیرد،
انتشار اخبار کذب، شایعه پراکنی، ایجاد رعب و وحشت و رواج خرافات نمونهای
از اینهاست. این پیامها مبنای درست و موثقی نداشته و صرفا با هدف جنگ
روانی و ایجاد نگرانی در جامعه منتشر میشود و به دنبال آن باعث ناراحتی
عدهای از اشخاص میشود که علیه آنها اخباری کذب منتشر شده است و گاهی هم
با ارسال فیلمهای دلخراش حالمان را بر هم میزنند. امروزه برای راحتی
بیشتر افراد برای ارتباط با دوستانشان شبکههای اجتماعی را به دیدن حضوری
ترجیح میدهند، تبریک و تسلیت را با یک پیام به یکدیگر میفرستند و ابراز
احساسات میکند و از حال یکدیگر فقط و فقط با یک پیام آگاه میشوند، همین
کارهای مجازی است که ما را تنها میکند. اگر احساس تنهایی برایمان دست داد
با فرستان یک درخواست به طرف مقابل با آنها دوست میشویم و به راحتی یک
کلیک به لیست دوستان مجازیمان اضافه میشود، دوستانی که فقط از آنها یک
عکس نمایهها دیدهایم که گاهی آن را عوض میکنند.
با آنها درد و دل میکنیم از خصوصیات و
اخلاقیمان برایشان میگوییم و دوست مجازی ما هم خودش را برایمان معرفی
میکنند، از اخلاق و رفتار خوبش میگوید، چهره زیبایش، وضع مالی و کلی حرف و
حدیث دیگر که طرف مقابلش را با حرفهایش شیفته خود میکند، که معلوم نیست
کدامیک از آنها صحت دارد، قدیمیها راست گفتهاند شنیدن کی بود مانند دیدن…
عکسهای نمایه به لطف فتوشاپ رویایی و حرفها به لطف کامنتها دلرباتر
میشود و به این راحتی است که در شبکههای اجتماعی دوست مجازی پیدا میکنیم
ولی باز هم احساس تنهایی میکنیم. زندگیمان هم مجازی میشود، صبح با زنگ
تلفن همراه که شب کوک کرده بودیم از خواب بلند میشویم، و وقتی برای خاموش
کردن زنگ به صفحه نمایش تلفن همراهمان نگاه میکنیم با کلی پیام و اطلاعیه
در بخش نوتیفیکیشن گوشی روبرو میشویم. هنگام خوردن صبحانه گوشی همراهمان
است، در ایستگاه اتوبوس دیگر کسی با دیگری صحبت نمیکند همه سرشان در
گوشیشان است.
وقتی سوار اتوبوس میشویم وبگردی میکنیم
از این سایت وارد شده و از آن یکی خارج میشویم تا اینکه به مقصد برسیم. در
لا به لای کار با رایانه محل کارمان به فروشگاههای اینترنتی سر میزنیم و
اگر کالایی نیاز داشتیم خرید میکنیم. وقتی به خانه میرویم به همسرمان
توجهای نداریم و همش با گوشیمان هستیم، زن و شوهر هیچ ارتباط کلامی با
یکدیگر ندارند رابطهها روز به روز کم رنگتر میشود و در نهایت باعث جدایی
میشود و اطرافیان و دوستانمان را هم اینگونه از دست میدهیم. تماسهای
تلفنی که جای خود دارد و برای اینکه خطمان مشغول نباشد دو خط سیمکارت
داریم تا سریعتر پاسخگو باشیم. در مهمانیها و مجالس همه با گوشی و تبلت
خود کار میکنند ارتباطهای کلامی کاسته شده و زندگی امروزی رنگ و بوی
جدیدی به خودش گرفته است. هر ساله صفحه نمایش تلفنهای همراه بزرگ و
بزرگتر میشود و این یعنی تهدیدی بزرگ بر جامعه بشری… علاوه بر اینکه سر و
کله همه ما از صبح تا شب در گوشیهایمان فرو رفته است هنگام خواب در اتاق
تاریک و رختخواب هم در حال چک کردن پیامکها، شمردن تعداد لایکهایی که
برای خودمان جمع کردهایم هستیم.
کودکان هم کم کم وارد دنیای مجازی
میشوند، امروزه خانوادهها به تبلت با چشم اسباببازی نگاه میکنند،
بچهها آنقدر غرق بازیهای این وسیله میشوند که غذا خوردن هم از یادشان
میرود. کودکان فعالیت کمی در بازی دارند، یکجا مینشینند و سرشان را با
بازیهای تبلت و تلفن هوشمند مشغول میکنند. یاد بچگیهای خودم افتادم تاب
بازی، گرگم به هوا، دویدنهای قایم موشک و پاره شدنهای کفشهای فوتبالم را
هنوز به یاد دارم… گاهی دیده شده کودک هنوز صحبت کردن بلد نیست اما با
نحوه کار تلفن همراه و تبلت به خوبی آشناست. استیوجابز را همه میشناسند،
او بنیانگذار و طراح تبلت و تلفنهای هوشمند شرکت محبوب و معروف سیب گاز
زده، اپل میباشد. این شخص با توجه با وضع مالی مناسب خود هیچگاه اجازه
استفاده از تبلتهای شرکتش را به فرزندان خود نمیداد و حتی به آنها تبلت
هم نخریده بود، آقای جابز در این خصوص گفته بود «ما خطر تکنولوژی برای
نسلها را میدانیم، نمیخواهم این اتفاق برای فرزندان خودم بیفتد».
هیچکسی نمیتواند مانع پیشرفت تکنولوژی
شود، هیچ فردی نباید از این شبکههای اجتماعی به دور بماند، بهروز بودن
خیلی مهم و ضروری است. حضور در گروههای وایبر، واتساپ و لاین خوب است در
صورتیکه زمانبندی کنیم و به اشتراک گذاری مطالب و محتواهای مناسب بپردازیم.
همه ما با توجه به شغلی که داریم باید اطلاعات خودمان را در آن حوزه
افزایش دهیم و شبکههای اجتماعی، سایت و خبرگزاریها بهترین منابع برای این
منظور هستند اما فقط کافی است که طرز استفاده از آنها را بدانیم و به صورت
۲۴ در این شبکهها حضور نداشته باشیم چرا که خانواده، زن و شوهر و فرزندان
هم سهمی از این زندگی دارند و ما باید به رشد و پیشرفت خود و خانوادهمان
کمک کنیم. بیایید به یکدیگر ارزش قائل شویم قدر لحظات در کنار هم بودن را
بدانیم و کمتر از این وسیلهها که ما را از زندگی عادی دور میکند استفاده
کنیم، ارتباط کلامی با خانواده را افزایش دهیم، با خانواده آخر هفته به
تفریح برویم، با دوستانمان قرار بگذاریم بعد از دانشگاه به گردش برویم و
رابطههای دوستی را صمیمی کنیم در این صورت روحیه ما شادتر شده و احساس
تنهایی نخواهیم کرد.