بیست
سال پیش، وقتی کسی را در حال کار با یک کامپیوتر میدیدیم، مطمئن میشدیم
که در لبههای دانش سیر میکند! اگر نوجوانی ساعتها پای کامپیوتر وقت
میگذراند، والدینش خوشحال هم میشدند و این را دلیلی بر هوش سرشار
فرزندشان تفسیر میکردند؛ زیرا مطمئن بودند در حال نوشتن برنامهای است و
در کل کار مهمی انجام میدهد (پیش خودمان بماند، جذابترین کاری که در
سیستم عامل داس می شد انجام داد همین بود!).
به گزارش سافت گذر به نقل ازمجله شبکه؛ وقتی
آن روزها را با امروز مقایسه میکنم، میبینم این برداشت دقیقاً برعکس شده
است. در حال حاضر اگر نوجوانی پای کامپیوتری بنشیند، بهطور ناخودآگاه
اولین چیزی که به ذهن اطرافیان خطور میکند این است که یا درحال فیلم دیدن
است یا در بهترین حالت، مشغول انجام یک بازی آنلاین است؛ به بیان دیگر،
دارد وقت تلف میکند. این پیشفرض در دنیای امروز چنان قوی است که کافی است
در یک محیط جمعی لپ تاپ خود را باز کنید و بهطور مثال؛ بخواهید مداری را
که طراحی کردهاید، در یک محیط نرمافزاری شبیهسازی کنید. در این لحظه است
که پیشداوریها آغاز میشود.
این پیشداوری
حاصل یک روند طولانی حدوداً بیست ساله است و کسانی سبب بهوجود آمدن این
پیش داوری نادرست شدهاند که به کامپیوتر، بیشتر بهعنوان یک سرگرمی
مینگریستند تا یک ابزار جدیتر. ابزاری که با آن موسیقی گوش دهند، فیلم
ببینند و در صفحات بعضاً بیهوده اینترنت، بچرخند. تا اینجای کار مشکلی پیش
نمیآید و مشکل زمانی آغاز میشود که در استفاده از آن، افراط شود. نتیجه
این افراط، تغییر نگرش جامعه نسبت به ابزار مهمی نظیر کامپیوتر است و تنزل
کاربردهایش. در دنیای موبایل هم مشابه چنین پیشداوریهایی را شاهدیم.
آنقدر
از توان ارتباطی موبایل در جهت استفاده از پیام رسانها و شبکههای
اجتماعی و بازیها استفاده کردهایم که اگر کسی در یک جمع بخواهد با گوشی
موبایل خود یک کتاب الکترونیکی بخواند، متن یک سایت را مرور کند یا حتی
عکسهای اضافی خود را پاک کند، متهم به استفاده از شبکههای اجتماعی یا
انجام بازیهای آنلاین میشود؛ اینکه میگویم متهم میشود، دلیل مشخصی
دارد؛ چون در فرهنگی که امروزه در حال جا افتادن است، استفاده از شبکههای
اجتماعی با اتلاف وقت به همان بدی نشستن بر سقف یک اتوبوس شباهت دارد! حال
آنکه در صورت استفاده صحیح، همین شبکههای اجتماعی که اکنون بهعنوان متهم
ردیف اول نابودی بنیان خانوادهها و اتلاف وقت معرفی میشوند و حتی بازی
های آنلاین که عامل درجه یک وقت گذارنی در ایران به حساب میآیند،
میتوانند نقشهای اساسی را در بهبود سبک زندگی ایفا کنند و این در گرو
افزایش سطح سواد استفاده از این ابزارهاست.
حدود
بیست سال پیش صحبت از این بود که بیست سال بعد یعنی حالا، اگر کسی نتواند
با کامپیوتر کار کند، بیسواد به حساب خواهد آمد؛ اکنون همه، راه و رسم
استفاده از انواع کامپیوترها از رومیزی گرفته تا جیبی را بلدند؛ اما آیا در
این زمینه، با سواد محسوب میشوند؟ اینطور که پیداست، در زمینه کامپیوتر
به آن سوادی که سالها پیش از آن سخن گفته شده بود، دست یافتهایم؛ اما آیا
این سطح از سواد کافی است؟ قطعاً خیر. دنیای امروز نیازمند نوع دیگری از
سواد کامپیوتری و بهطورکلیتر نوع دیگری از سواد دیجیتال است. سالها پیش
صحبت از تعریف جدیدی از سواد بود؛ سواد استفاده از سختافزارهای کامپیوتری؛
امروزه قطعاً این سواد سختافزاری را کسب کردهایم و قادریم به سرعت، نحوه
کارکردن با جدیدترین ابزارها را یاد بگیریم؛ اما نوع دیگری از سواد را نیز
باید بیاموزیم که مهمتر از سواد سختافزاری است. چیزی که ضامن امنیت ما
خواهد بود، ضامن یک زندگی شاد و با نشاط خواهد بود و سبک جدید شیرینی برای
ما به ارمغان خواهد آورد